غزل شمارهٔ ۲۳۳۶
چشم برق از اشتیاق خرمن من می پرد
در پی آزار زخم چشم سوزن می پرد
شعله آتش اگر سیلی خور خوی تو نیست
از چه رودایم چراغ از چشم گلخن می پرد؟
داغ ناسور مرا تحریک کس در کار نیست
آتش ما کی به بال طرف دامن می پرد؟
فتنه دستی زآستین برکرد کاندر شهر و کوی
بی محرک سنگ از چنگ فلاخن می پرد
بلبل ما چون کند آهنگ دوری از چمن
آب و رنگ اعتبار از روی گلشن می پرد
صائب از نظاره ات گلزار اگر شد دور نیست
در تماشای تو رنگ از روی گلشن می پرد
غزل شمارهٔ ۲۳۳۵: از شکست من دم تیغ تغافل میپردغزل شمارهٔ ۲۳۳۷: می خورد با دیگران مستانه بر ما بگذرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشم برق از اشتیاق خرمن من می پرد
در پی آزار زخم چشم سوزن می پرد
هوش مصنوعی: چشم من از شدت اشتیاق به خرمنم مانند برقی میزند و در پی آزار، زخمی را که سوزن ایجاد کرده، احساس میکند.
شعله آتش اگر سیلی خور خوی تو نیست
از چه رودایم چراغ از چشم گلخن می پرد؟
هوش مصنوعی: اگر آتش به سرما دچار تو نیست، پس چرا شعله آن به چشم گلخن میافتد و از آنجا میپرد؟
داغ ناسور مرا تحریک کس در کار نیست
آتش ما کی به بال طرف دامن می پرد؟
هوش مصنوعی: زخم عمیق من هیچ کسی را تحریک نمیکند و ناراحتی من فقط به خودم مربوط است. شعلههای درون من چگونه میتواند به حواس دیگران تاثیر بگذارد؟
فتنه دستی زآستین برکرد کاندر شهر و کوی
بی محرک سنگ از چنگ فلاخن می پرد
هوش مصنوعی: فتنهای از زیر آستین بیرون آمد که در شهر و محله بهراحتی باعث میشود سنگها بدون هیچ انگیزهای از دست کلوخاندازان پرتاب شوند.
بلبل ما چون کند آهنگ دوری از چمن
آب و رنگ اعتبار از روی گلشن می پرد
هوش مصنوعی: بلبل ما وقتی که به دور شدن از گلزار فکر میکند، زیبایی و اعتبار خود را که ناشی از چهرهی گلهای باغ است، از دست میدهد.
صائب از نظاره ات گلزار اگر شد دور نیست
در تماشای تو رنگ از روی گلشن می پرد
هوش مصنوعی: اگر از تماشای تو دور شوم، دور از انتظار نیست که در زیباییهای طبیعت و گلزارها هم رنگ و رونق از بین برود.