گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۳۵

از شکست من دم تیغ تغافل می‌پرد
رنگ سیلاب از ثبات پای این پل می‌پرد
این گران‌پرواز از فریاد بلبل برنخاست
کی به شبنم خواب ناز از دیده گل می‌پرد؟
از هجوم زاغ جای خنده بر گل تنگ شد
زین سیاهی زود ازین گلزار بلبل می‌پرد
زلف و کاکل هم بلندآوازه می‌گردد ز حسن
حسن سرکش گر به بال زلف و کاکل می‌پرد
زود خواهد کرد بلبل را کف خاکستری
آتشی کز روی شرم‌آلوده گل می‌پرد
پیش آن گل از خجالت می‌کشد خط بر زمین
دود آه من که دوشادوش سنبل می‌پرد
بی‌قراری لازم افتاده است قرب حسن را
شبنم این باغ بیش از چشم بلبل می‌پرد
می‌شمارد لامکان را منزل نقل مکان
بی‌پر و بالی که با بال توکل می‌پرد
ناله من سبزهٔ خوابیده را بیدار کرد
کی ندانم خواب مستی از سر گل می‌پرد
همچو کبک وحشی از پیش ره سیلاب عشق
کوه با آن صبر و تمکین بی‌تامل می‌پرد
گر نوای آتشین صائب تمنا می‌کنی
این شرار از شعله آواز بلبل می‌پرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از شکست من دم تیغ تغافل می‌پرد
رنگ سیلاب از ثبات پای این پل می‌پرد
هوش مصنوعی: از شکست من، تیزترین حمله‌ی غفلت برمی‌خیزد، مانند رنگ آب که بر روی ثبات این پل می‌پرد.
این گران‌پرواز از فریاد بلبل برنخاست
کی به شبنم خواب ناز از دیده گل می‌پرد؟
هوش مصنوعی: این پرنده‌ی زیبا و بزرگ به خاطر ناله‌های بلبل برنخاست. چگونه ممکن است که در کنار خواب دل‌انگیز شبنم، گل از چشمانش می‌پرد؟
از هجوم زاغ جای خنده بر گل تنگ شد
زین سیاهی زود ازین گلزار بلبل می‌پرد
هوش مصنوعی: به خاطر هجوم زاغ‌ها، گل دیگر جای خندیدن ندارد. این سیاهی به قدری زیاد است که بلبل زود از این گلزار پرواز می‌کند.
زلف و کاکل هم بلندآوازه می‌گردد ز حسن
حسن سرکش گر به بال زلف و کاکل می‌پرد
هوش مصنوعی: زلف و موها به خاطر زیبایی و جذابیت خود مشهور می‌شوند، اگر زیبایی دلربا و جذاب باشد، همچون پرنده‌ای که به سمت زلف و مو پرواز می‌کند، به آن توجه می‌شود.
زود خواهد کرد بلبل را کف خاکستری
آتشی کز روی شرم‌آلوده گل می‌پرد
هوش مصنوعی: بلبل به زودی به سرنوشت خود دچار می‌شود، زیرا خاکستری از آتش ناشی از شرم گل به سمت او پرتاب می‌شود.
پیش آن گل از خجالت می‌کشد خط بر زمین
دود آه من که دوشادوش سنبل می‌پرد
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی احساس خجالت و شرمندگی را به تصویر می‌کشد. سخن از این است که در کنار گل، دودی از آه و اندوه شاعر به زمین می‌افتد، نشان‌دهنده‌ی احساسی عمیق و معنی‌دار است. در عین حال، این احساس باعث می‌شود که شاعر از گل خجالت بکشد؛ گویی زیبایی گل او را به فکر واداشته است و در عین حال، سنبل (گلی با زیبایی خاص) نیز در حال پرواز و حرکت است. این تصویر به خوبی عمق احساسات و تضادهای موجود در زندگی را بیان می‌کند.
بی‌قراری لازم افتاده است قرب حسن را
شبنم این باغ بیش از چشم بلبل می‌پرد
هوش مصنوعی: بی‌تابی و دل‌نگرانی لازم شده است، زیرا beauty پروردگار همچون شبنم در این باغ چنان است که بلبل بیش از هر چیز دیگری به آن توجه می‌کند.
می‌شمارد لامکان را منزل نقل مکان
بی‌پر و بالی که با بال توکل می‌پرد
هوش مصنوعی: در جایی که هیچ محدودیتی وجود ندارد، منزل را می‌شمارد، همان‌طور که با اعتماد و توکل، بی‌نیاز از ابزارها و امکانات، از جایی به جای دیگر پرواز می‌کند.
ناله من سبزهٔ خوابیده را بیدار کرد
کی ندانم خواب مستی از سر گل می‌پرد
هوش مصنوعی: ندای من، خواب سبزه‌ای را از خواب بیدار کرد. نمی‌دانم چه زمانی خواب مستی از سر گل می‌پرهیزد.
همچو کبک وحشی از پیش ره سیلاب عشق
کوه با آن صبر و تمکین بی‌تامل می‌پرد
هوش مصنوعی: مانند کبکی وحشی، در برابر جریان عشق، با صبر و آرامش، بدون تردید و تأمل، از بالای کوه می‌پرد.
گر نوای آتشین صائب تمنا می‌کنی
این شرار از شعله آواز بلبل می‌پرد
هوش مصنوعی: اگر آرزوی صدای آتشین و پرشور شاعر صائب را داری، باید بدانی که این انرژی و شعله از آواز بلبل نشأت می‌گیرد.