گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۳۴

وسعت مشرب زدل اندیشه فردا نبرد
این غبار از خاطر من دامن صحرا نبرد
کی شود با ما طرف در عاشقی هر خام دست؟
کوهکن با سخت بازی این قمار از ما نبرد
کیستم من تا دهم از عارض او دیده آب؟
شبنمی زین باغ خورشید جهان آرا نبرد
از ملامت بود فارغ خاطر آزاده ام
سنگ طفلان کوه تمکین مرا از جا نبرد
یک سرمو کم نشد از خط غرور حسن او
از سر طاوس مستی عیب پیش پا نبرد
از چراغان خلوت گورش شود تاریکتر
هر که زیر خاک با خود دیده بینا نبرد
دل زگرد خاکساری بر گرفتن مشکل است
از گهر گرد یتیمی صحبت دریا نبرد
عمر رفت و خار خار دل همان صائب بجاست
مشت خاشاکی به دریا سیل ازین صحرا نبرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وسعت مشرب زدل اندیشه فردا نبرد
این غبار از خاطر من دامن صحرا نبرد
هوش مصنوعی: گسترهٔ دنیای من بستگی به افکار و نگرانی‌های فردا ندارد، این غبار و اضطراب از ذهنم نمی‌تواند زیبایی دشت را تحت‌الشعاع قرار دهد.
کی شود با ما طرف در عاشقی هر خام دست؟
کوهکن با سخت بازی این قمار از ما نبرد
هوش مصنوعی: چه زمانی کسی در عشق به ما می‌پیوندد که هنوز در این مسیر ناچیز و خام هستیم؟ آن‌که مانند کوه‌کن با چالش‌های سخت این بازی مواجه می‌شود، نمی‌تواند ما را کنار بگذارد.
کیستم من تا دهم از عارض او دیده آب؟
شبنمی زین باغ خورشید جهان آرا نبرد
هوش مصنوعی: من کیستم که بخواهم از زیبایی او اشکی بریزم؟ چگونه می‌توانم مانند شبنم از این باغ سرشار از نور و زیبایی جدا شوم؟
از ملامت بود فارغ خاطر آزاده ام
سنگ طفلان کوه تمکین مرا از جا نبرد
هوش مصنوعی: من از انتقادها بی‌خبرم و دل آزاده‌ام همچنان آرام است؛ حتی سنگینی و فشار کودکان کوه نیز مرا از جایم نمی‌کِشد.
یک سرمو کم نشد از خط غرور حسن او
از سر طاوس مستی عیب پیش پا نبرد
هوش مصنوعی: هر چه از زیبایی و غرور او می‌دانم، کم نشده است، حتی اگر ضعف‌ها و عیوبی هم وجود داشته باشد. زیبایی او چنان است که هیچ چیز را زیر سوال نمی‌برد.
از چراغان خلوت گورش شود تاریکتر
هر که زیر خاک با خود دیده بینا نبرد
هوش مصنوعی: هر کسی که در زیر خاک دارای بصیرت و بینش باشد، در دل تاریکی گور خود، روشنایی بیشتری نسبت به دیگران خواهد داشت. به عبارت دیگر، افراد صاحب بصیرت در مواقعی که در تنهایی و خاموشی قرار می‌گیرند، درک و شناخت بهتری از خود و زندگی دارند.
دل زگرد خاکساری بر گرفتن مشکل است
از گهر گرد یتیمی صحبت دریا نبرد
هوش مصنوعی: دل بر کندن از خاکساری و بندگی دشوار است، زیرا دریا نمی‌تواند با گرد یتیمی خود را نشان دهد.
عمر رفت و خار خار دل همان صائب بجاست
مشت خاشاکی به دریا سیل ازین صحرا نبرد
هوش مصنوعی: زمان زیادی سپری شده و دل همچنان پر از درد و رنج است. در این وضعیت، یک ذره خاشاک در دریا نماد شایستگی حیات نیست و سیلابی از این بیابان نمی‌تواند از دل به بیرون بیفتد.