غزل شمارهٔ ۲۳۲۴
رخت هستی زین جهان مختصر خواهیم برد
کشتی از خشکی به دریای گهر خواهیم برد
راه بی پایان و ما بی برگ و همراهان خسیس
با کدامین توشه این ره را بسر خواهیم برد
می کند بیتابی دل پیروان را پیشرو
ما به منزل رخت پیش از راهبر خواهیم برد
در بهاران سر چرا از بیضه بیرون آوریم؟
در خزان چون سر به زیر بال و پر خواهیم برد
با خمار آن به که صلح از باده گلگون کنیم
چون ازین میخانه آخر دردسر خواهیم برد
دیگران در خاک اگر سازند صائب زر نهان
ما به زیر خاک رخسار چو زر خواهیم برد
غزل شمارهٔ ۲۳۲۳: غم ز دل بیرون مرا کی باده احمر برد؟غزل شمارهٔ ۲۳۲۵: از حریم ما سخن چین چون سخن بیرون برد؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رخت هستی زین جهان مختصر خواهیم برد
کشتی از خشکی به دریای گهر خواهیم برد
هوش مصنوعی: ما زندگییمان را از این دنیا به طور خلاصه خواهیم گرفت و همچون کشتیای که از خشکی به دریای گوهر میرود، به دنیایی دیگر منتقل خواهیم شد.
راه بی پایان و ما بی برگ و همراهان خسیس
با کدامین توشه این ره را بسر خواهیم برد
هوش مصنوعی: ما در مسیری بیپایان هستیم و در عوض، هیچ وسیلهای و هیچ همراهی نداریم. با چه چیزی میتوانیم این راه طولانی را ادامه دهیم؟
می کند بیتابی دل پیروان را پیشرو
ما به منزل رخت پیش از راهبر خواهیم برد
هوش مصنوعی: دلهای پیروان ما بیتابی میکنند، اما ما قبل از راهنما، آنها را به منزل تو خواهیم برد.
در بهاران سر چرا از بیضه بیرون آوریم؟
در خزان چون سر به زیر بال و پر خواهیم برد
هوش مصنوعی: در فصل بهار چرا باید سر خود را از تخم بیرون بیاوریم؟ در پاییز که وقت پرواز است، باید سر را پایین نگه داریم.
با خمار آن به که صلح از باده گلگون کنیم
چون ازین میخانه آخر دردسر خواهیم برد
هوش مصنوعی: با حالتی مست و گیج بهتر است که از شراب قرمز لذت ببریم تا اینکه بخواهیم در این میخانه به توافق برسیم، زیرا در نهایت دچار مشکل خواهیم شد.
دیگران در خاک اگر سازند صائب زر نهان
ما به زیر خاک رخسار چو زر خواهیم برد
هوش مصنوعی: اگر دیگران در خاک (مرگ) نیز گنج و ثروت خود را پنهان کنند، ما پوست خود را که همچون زر و طلا میدرخشد، زیر خاک خواهیم برد.