گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۲۲

دل عبث چندین ز تقدیر الهی می تپد
می شود قلاب محکمتر چو ماهی می تپد
ز اضطراب دل دمی در سینه ام آرام نیست
بحر بر هم می خورد چندان که ماهی می تپد
نیست آسان بحر را در کوزه پنهان ساختن
عارفان را دل به اسرار الهی می تپد
برق اگر گردد به گرد کعبه نتواند رسید
رهنوردی را که دل بر هر سیاهی می تپد
چشم بد بسیار دارد در کمین اسرار عشق
کاه را پیوسته دل بر رنگ کاهی می تپد
بی زران از دستبرد رهزنان آسوده اند
غنچه را دل از نسیم صبحگاهی می تپد
پرتو خورشید چون تیغ از نیام آرد برون
ذره را در سینه دل خواهی نخواهی می تپد
تحفه جرمی به دست آور که در دیوان عفو
جان معصومان ز جرم بیگناهی می تپد
این جواب آن غزل صائب که می گوید ملک
نور در ظلمت، سفیدی در سیاهی می تپد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل عبث چندین ز تقدیر الهی می تپد
می شود قلاب محکمتر چو ماهی می تپد
هوش مصنوعی: دل بی‌دلیل از سرنوشت الهی می‌تپد و این موضوع باعث می‌شود که دلیلی قوی‌تر برای تپش آن پیدا شود، مانند ماهی که به شدت تلاش می‌کند و می‌تپد.
ز اضطراب دل دمی در سینه ام آرام نیست
بحر بر هم می خورد چندان که ماهی می تپد
هوش مصنوعی: دل من به شدت مضطرب است و حتی یک آن هم آرامش ندارد. مانند دریایی که همیشه در حال تلاطم است، این حالت من نیز به خاطر تپش و ناراحتی‌ام ادامه دارد.
نیست آسان بحر را در کوزه پنهان ساختن
عارفان را دل به اسرار الهی می تپد
هوش مصنوعی: پنهان کردن دریا در یک کوزه کار ساده‌ای نیست. عارفان دلشان به شنیدن اسرار الهی می‌تپد و به آنها علاقه دارند.
برق اگر گردد به گرد کعبه نتواند رسید
رهنوردی را که دل بر هر سیاهی می تپد
هوش مصنوعی: اگر برقی روشن شود و دور کعبه بچرخد، هیچ راهنمایی نمی‌تواند به آن برسد، اگر دل او به هر تاریکی و مشکلاتی وابسته باشد.
چشم بد بسیار دارد در کمین اسرار عشق
کاه را پیوسته دل بر رنگ کاهی می تپد
هوش مصنوعی: چشم حسودان در کمین است تا رازهای عشق را پیدا کند. دل همیشه برای چیزهای بی‌ارزش و سطحی، مانند کاه، نگران و دچار تپش می‌شود.
بی زران از دستبرد رهزنان آسوده اند
غنچه را دل از نسیم صبحگاهی می تپد
هوش مصنوعی: بی‌زبانان از تهدید دزدان در امان هستند و غنچه به خاطر نسیم صبحگاهی، خوشحال و پرانرژی است.
پرتو خورشید چون تیغ از نیام آرد برون
ذره را در سینه دل خواهی نخواهی می تپد
هوش مصنوعی: نور خورشید مانند شمشیری که از غلاف بیرون آمده، بر روی ذرات می‌تابد و این نور باعث می‌شود که آن ذرات در دل خود، خواهی و نخواهی، حرکت و تپش داشته باشند.
تحفه جرمی به دست آور که در دیوان عفو
جان معصومان ز جرم بیگناهی می تپد
هوش مصنوعی: هدیه‌ای بگیر که در نامه‌ی بخشش، جان بی‌گناهی به خاطر گناهی که نکرده است، می‌لرزد.
این جواب آن غزل صائب که می گوید ملک
نور در ظلمت، سفیدی در سیاهی می تپد
هوش مصنوعی: این جمله به ارتباط و تضاد میان نور و تاریکی اشاره دارد. به این معنا که در میان تاریکی‌ها، همیشه نشانه‌هایی از روشنی و امید وجود دارد. به عبارتی، حتی در شرایط سخت و تاریک، می‌توان جلوه‌هایی از زیبایی و روشنی را یافت.

حاشیه ها

1399/10/09 12:01
احمدآرام نژاد

بادرود طرز قرائت ومفهوم مصرع اول از بیت اول چیست