گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۲۰

غفلت دل از شراب ناب می گردد زیاد
تیرگی آیینه را از آب می گردد زیاد
چشم و دل را پرده های خواب غفلت می شود
کم خرد را هر قدر اسباب می گردد زیاد
شمع در فانوس خود را جمع سازد بیشتر
نور دل در گوشه محراب می گردد زیاد
رومتاب از خلق در دولت که چون گردد بلند
گرمی خورشید عالمتاب می گردد زیاد
چشم می گردند چون شبنم سراپا اهل دل
غافلان را در بهاران خواب می گردد زیاد
شور عالم نیست ما را مانع از وجد و سماع
وقت طوفان گردش گرداب می گردد زیاد
خارخار شوق هر کس را به دریا آورد
از خس و خاشاک چون سیلاب می گردد زیاد
تشنگان را می گذارد نعل در آتش سراب
سوزش پروانه در مهتاب می گردد زیاد
عالم آب از دل من زنگ کلفت می برد
گرچه زنگ آیینه را از آب می گردد زیاد
در مقام فیض، غفلت زور می آرد به من
خواب من در گوشه محراب می گردد زیاد
شهپر پرواز هم باشند روشن گوهران
نشاه می در شب مهتاب می گردد زیاد
شور دلها بیش شد صائب زخط سبز یار
در بهاران چشمه ها را آب می گردد زیاد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غفلت دل از شراب ناب می گردد زیاد
تیرگی آیینه را از آب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: غفلت قلب از نوشیدن شراب خالص موجب می‌شود که تیرگی در آن بیشتر شود، مانند اینکه آینه از آب، تاریک‌تر می‌شود.
چشم و دل را پرده های خواب غفلت می شود
کم خرد را هر قدر اسباب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: چشم و دل انسان تحت تأثیر خواب و بی‌خبری قرار می‌گیرند و کسانی که آگاهی کمتری دارند، هر چه قدر امکانات و وسایل فراهم باشد، باز هم دچار غفلت بیشتری می‌شوند.
شمع در فانوس خود را جمع سازد بیشتر
نور دل در گوشه محراب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: شمع وقتی در جعبه‌اش جمع می‌شود، نوری که در دل دارد، بیشتر در گوشه‌ای از محراب پخش می‌شود.
رومتاب از خلق در دولت که چون گردد بلند
گرمی خورشید عالمتاب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: به دنیای مردم نروم، زیرا وقتی در اوج باشم، مانند خورشید می‌درخشم و شکوفا می‌شوم.
چشم می گردند چون شبنم سراپا اهل دل
غافلان را در بهاران خواب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: چشم‌ها مانند شبنم می‌چرخند و اهل دل را که غافل‌اند، در بهار به خواب می‌برد.
شور عالم نیست ما را مانع از وجد و سماع
وقت طوفان گردش گرداب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: ما در این دنیا هیچ مانعی را فراموش نمی‌کنیم و در هنگام طوفان و چرخش مشکلات، باز هم شور و حال خود را حفظ می‌کنیم.
خارخار شوق هر کس را به دریا آورد
از خس و خاشاک چون سیلاب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: شور و شوق هر فردی را به سمت دریا می‌کشاند و مانند سیلاب، از علف‌های هرز و زباله‌ها می‌گذرد و به وفور افزایش می‌یابد.
تشنگان را می گذارد نعل در آتش سراب
سوزش پروانه در مهتاب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: تشنگان را در آتش عطش می‌گذارد و سراب، نمایانگر آتش سوزان پروانه‌ای است که در نور مهتاب افزایش می‌یابد.
عالم آب از دل من زنگ کلفت می برد
گرچه زنگ آیینه را از آب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: اگرچه آب می‌تواند زیبایی و صفای دل را افزایش دهد و زنگار را از آن بزداید، اما این به معنای آن نیست که آب خود نیز همیشه خالص و بی‌عیب است. گاهی آب هم می‌تواند عیوب و زنگارهایی به همراه داشته باشد که بر روی دل و وجود آدمی تأثیر می‌گذارد.
در مقام فیض، غفلت زور می آرد به من
خواب من در گوشه محراب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: در فضای فیض و رحمت، غفلت و نسیان به سراغم می‌آید و خواب و خواب آلودگی‌ام در گوشه‌ی محراب، مدام افزایش می‌یابد.
شهپر پرواز هم باشند روشن گوهران
نشاه می در شب مهتاب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: پرواز مشترک آنهایی که دارای نور و زیبایی هستند، در شب‌های ماهتاب مانند درخشش می‌شود و باعث افزایش جلوه و زیبایی می‌گردد.
شور دلها بیش شد صائب زخط سبز یار
در بهاران چشمه ها را آب می گردد زیاد
هوش مصنوعی: دل‌ها پر از شوق و شادی شده است، زیرا خط سبز محبوب در بهار، باعث شده که چشمه‌ها آب بیشتری را روانه کنند.