غزل شمارهٔ ۲۳۰۰
زان پیش کآفتاب بگیرد گلوی صبح
روی خود از می شفقی کن چو روی صبح
زان پیش کز غبار نفس بی صفا شود
لبریز کن سبوی خود از آب جوی صبح
خورشید چشم آب دهد از نظاره اش
چون شبنم آن که چشم گشاید به روی صبح
در چشم منکران قیامت نمونه ای است
از جوی شیر گلشن فردوس، جوی صبح
تو خفته ای و می شکند خار آتشین
در پای آفتاب ز بس جستجوی صبح
چون شمع اگر چه مرگ من از نوشخند اوست
صد پیرهن گداختم از آرزوی صبح
ای دل سیاه، عزت پیران نگاه دار
در خون مکش ز باده گلرنگ موی صبح
خواهی که سرخ روی شوی در بسیط خاک
چون گل به آب دیده خود کن وضوی صبح
چون آفتاب خامه صائب علم کشید
پر نور کرد عالمی از گفتگوی صبح
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان پیش کآفتاب بگیرد گلوی صبح
روی خود از می شفقی کن چو روی صبح
هوش مصنوعی: قبل از آنکه خورشید در آسمان جا بگیرد، با رنگی از نور صبح، به مانند گلی شکفته، خود را زینت بده.
زان پیش کز غبار نفس بی صفا شود
لبریز کن سبوی خود از آب جوی صبح
هوش مصنوعی: قبل از اینکه غبار نفس و افکار ناپاک بر دل و جانت غلبه کند، باید فنجان وجودت را از آب زلال صبح پر کنی.
خورشید چشم آب دهد از نظاره اش
چون شبنم آن که چشم گشاید به روی صبح
هوش مصنوعی: خورشید لبخند خود را به آب میدهد و او را شاداب میکند، همانطور که شبنم به گیاهی که در صبح به زندگی بیدار میشود، روح تازهای میبخشد.
در چشم منکران قیامت نمونه ای است
از جوی شیر گلشن فردوس، جوی صبح
هوش مصنوعی: در نگاه افرادی که به قیامت باور ندارند، جلوهای از شیر زلال و خوش طعم بهشتی است که در طلوع صبح نمایان است.
تو خفته ای و می شکند خار آتشین
در پای آفتاب ز بس جستجوی صبح
هوش مصنوعی: تو در خواب هستی و در پای آفتاب، خار آتشینی به خاطر جستجوهای پیوسته برای صبح میشکند.
چون شمع اگر چه مرگ من از نوشخند اوست
صد پیرهن گداختم از آرزوی صبح
هوش مصنوعی: هر چند که مرگ من به خاطر لبخند اوست، اما مانند یک شمع برای او میسوزم و از آرزوی صبح، چندین پیرهن را کنار گذاشتهام.
ای دل سیاه، عزت پیران نگاه دار
در خون مکش ز باده گلرنگ موی صبح
هوش مصنوعی: ای دل غمگین، حرمت و احترام بزرگترها را حفظ کن و در غم و ناامیدی غرق نشو؛ بگذار زیبایی و شادی به زندگیات رنگ بزند.
خواهی که سرخ روی شوی در بسیط خاک
چون گل به آب دیده خود کن وضوی صبح
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در زندگی مانند گل سرخ بدرخشی، باید مانند یک گل، با اشکهای خودت پاکی و زیبایی را به دست بیاوری و هر روز صبح خود را تازه کنی.
چون آفتاب خامه صائب علم کشید
پر نور کرد عالمی از گفتگوی صبح
هوش مصنوعی: مانند خورشید که نور را برمیافزاید، علم و دانش با روشنگری خود جهانی را از گفتگو و تبادل نظر در صبحگاه پرنور میکند.