گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۸۸

گر به اخلاص رخ خود به زمین سایی صبح
روشن از خانه چو خورشید برون آیی صبح
گر به خاکستر شب پاک نکردی دل را
سعی کن سعی که این آینه بزدایی صبح
به تو از دست دعا کشتی نوحی دادند
تا ازین قلزم پر خون به کنار آیی صبح
بندگی کار جوانی است، به پیری مفکن
در شب تار به ره رو که بیاسایی صبح
نخل آهی بنشان در دل شبهای دراز
تا به همدستی توفیق به بار آیی صبح
زنگ غفلت کندت پاک ز آیینه دل
کف دستی که ز افسوس به هم سایی صبح
چون به گل رفت ترا پای، به دل دست گذار
این حنا نیست که شب بندی و بگشایی صبح
صبر بر تلخی بیداری شب کن صائب
تا چو خورشید جهانتاب شکرخایی صبح

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر به اخلاص رخ خود به زمین سایی صبح
روشن از خانه چو خورشید برون آیی صبح
هوش مصنوعی: اگر با صداقت و صفا صورتت را به زمین بگذاری، در صبح روشن مانند خورشیدی که از خانه‌اش خارج می‌شود، درخشان خواهی شد.
گر به خاکستر شب پاک نکردی دل را
سعی کن سعی که این آینه بزدایی صبح
هوش مصنوعی: اگر در دل خود را از غم و اندوه شب پاک نکرده‌ای، تلاش کن که در روز جدید، مشکلات را از خود دور کنی و نور صبح را به چشمانت بیاوری.
به تو از دست دعا کشتی نوحی دادند
تا ازین قلزم پر خون به کنار آیی صبح
هوش مصنوعی: به تو از طریق دعا و نیایش، نجاتی مانند کشتی نوح داده‌اند تا بتوانی از این دریاچه‌ی پرخون عبور کنی و به سلامتی به ساحل برسی.
بندگی کار جوانی است، به پیری مفکن
در شب تار به ره رو که بیاسایی صبح
هوش مصنوعی: انجام دادن کارهای عبادی و بندگی مختص جوانی است، پس در دوران پیری انتظار آن را نداشته باش. در شب تاریک، در مسیر زندگی پیش برو که صبح روشنی برای توست.
نخل آهی بنشان در دل شبهای دراز
تا به همدستی توفیق به بار آیی صبح
هوش مصنوعی: در دل شب‌های طولانی، نخل آرزوها را بکار، تا با کمک شانس و اقبال، به صبحی پر از موفقیت برسی.
زنگ غفلت کندت پاک ز آیینه دل
کف دستی که ز افسوس به هم سایی صبح
هوش مصنوعی: زنگ غفلت را از دل خود برطرف کن، مانند یک دست که با افسوس به آیینه صبح نگاه می‌کند و رد آن را دیده و می‌فهمد.
چون به گل رفت ترا پای، به دل دست گذار
این حنا نیست که شب بندی و بگشایی صبح
هوش مصنوعی: وقتی که به جایی که دوستش داری می‌روی، باید از قلب خودت نیز یاد کنی. این رنگی که به دستت زده‌اند، هیچ‌گاه ثابت نمی‌ماند و ممکن است با شب به پایان برسد و صبح دوباره باز شود.
صبر بر تلخی بیداری شب کن صائب
تا چو خورشید جهانتاب شکرخایی صبح
هوش مصنوعی: در شب‌هایی که بدون خواب می‌گذرانید، باید بر تلخی و سختی‌های آن صبر کنید تا در نهایت، مانند خورشید درخشان، صبح با خوشی و شیرینی از راه برسد.