گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۴۲

در خودآرایی خطرها مضمرست
حلقه فتراک طاوس از پرست
بی سبکروحی و تمکین آدمی
کشتی بی بادبان و لنگرست
قرب خوبان رنج باریک آورد
رشته را کاهش نصیب از گوهرست
عشق می بخشد تمامی حسن را
شمع بی پروانه تیر بی سرپرست
خلق نیکو عیب را سازد هنر
خامی عنبر کمال عنبرست
بی طلب سیراب می گردد ز می
چون سبو دستی که در زیر سرست
پرتو منت کند دل را سیاه
زنگ این آیینه از روشنگرست
در سخن لعلش قیامت می کند
این نمکدان پر ز شور محشرست
بر عذار لیلی آن خال کبود
چشمه خورشید را نیلوفرست
آتش درویشانه خود ای پسر
از طعام میهمانی بهترست
شیر بیگانه است آش دیگران
شوربای خویش شیر مادرست
صائب از شیرینی گفتار خود
طوطی ما بی نیاز از شکرست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در خودآرایی خطرها مضمرست
حلقه فتراک طاوس از پرست
هوش مصنوعی: دلربایی و خودنمایی می‌تواند خطراتی را به همراه داشته باشد؛ مانند حلقه‌ای که از پر طاووس ساخته شده، که زیبایی‌اش فریباست اما در آن نیز ردی از خطر وجود دارد.
بی سبکروحی و تمکین آدمی
کشتی بی بادبان و لنگرست
هوش مصنوعی: انسانی که روح و انرژی ندارد، مانند کشتی‌ای است که نه بادبانی دارد و نه لنگری؛ یعنی در حالتی بلاسرپرست و بی‌هدف است.
قرب خوبان رنج باریک آورد
رشته را کاهش نصیب از گوهرست
هوش مصنوعی: نزدیکی به محبوبان، مشکلات را کم می‌کند و به انسان سهمی از ارزش و درخشش می‌دهد.
عشق می بخشد تمامی حسن را
شمع بی پروانه تیر بی سرپرست
هوش مصنوعی: عشق، زیبایی را به تمام اشیاء هدیه می‌دهد، مانند شمعی که بدون پروانه می‌سوزد و تیری که بی‌حامی است.
خلق نیکو عیب را سازد هنر
خامی عنبر کمال عنبرست
هوش مصنوعی: افراد خوش‌خلق می‌توانند عیب‌ها را جبران کنند، همان‌طور که هنر خام می‌تواند به کمال و زیبایی عنبر، که خود ماده‌ای خوشبوست، تبدیل شود.
بی طلب سیراب می گردد ز می
چون سبو دستی که در زیر سرست
هوش مصنوعی: انسانی که بدون خواسته و درخواست، از نعمت‌ها بهره‌مند می‌شود، مانند ظرفی است که وقتی زیر سر قرار بگیرد، آب را جذب می‌کند و سیراب می‌شود.
پرتو منت کند دل را سیاه
زنگ این آیینه از روشنگرست
هوش مصنوعی: نور مهربانی تو دل را از غم و تیرگی رها می‌کند؛ این آیینه، همواره روشنی‌بخش است.
در سخن لعلش قیامت می کند
این نمکدان پر ز شور محشرست
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف زیبایی و جذابیت سخنان معشوق اشاره دارد. لعل و نمکدان نمادهایی از زیبایی و عشق هستند که با هم ترکیب شده‌اند. در واقع، زیبایی کلام معشوق به اندازه‌ای قوی و تاثیرگذار است که به مانند روز قیامت، همه چیز را تحت تأثیر قرار می‌دهد و شور و هیجان خاصی به وجود می‌آورد.
بر عذار لیلی آن خال کبود
چشمه خورشید را نیلوفرست
هوش مصنوعی: بر روی صورت لیلی آن خال کبود، مانند چشمه‌ای است که نور خورشید را به نیلوفر تبدیل کرده است.
آتش درویشانه خود ای پسر
از طعام میهمانی بهترست
هوش مصنوعی: ای پسر، آتش درویشانه خود را بر طعام میهمانی برتری بده.
شیر بیگانه است آش دیگران
شوربای خویش شیر مادرست
هوش مصنوعی: شیر، نماد قدرت و شجاعت، در اینجا به نوعی احساس غربت و بیگانگی را به تصویر می‌کشد. وقتی که فردی در میان آدم‌های دیگر قرار می‌گیرد، ممکن است حس کند که در دنیایی غریب و ناآشنا قرار دارد. اما در عین حال، آنچه که از آن سرزمین و فرهنگ خود می‌آید، مانند شیر مادر، برای او آرامش‌بخش و دل‌انگیز است. این جمله به ما یادآوری می‌کند که ریشه‌ها و پیوندهای اصیل خود را هرچقدر هم که در میان دیگران احساس غربت کنیم، همیشه با خود داریم و این ارتباطات عمیق، منبع قوت و آرامش ماست.
صائب از شیرینی گفتار خود
طوطی ما بی نیاز از شکرست
هوش مصنوعی: صائب با طرز گفتارش به قدری شیرین و دلنشین سخن می‌گوید که طوطی ما دیگر نیازی به شکر ندارد.