غزل شمارهٔ ۲۲۴۱
نه هر تن لایق تشریف شاهی است
شهادت آل تمغای الهی است
سر آزاده تاج زرنگارست
دل آسوده تخت پادشاهی است
بود آزادگی در ترک دنیا
در اینجا فلس ماهی دام ماهی است
سواد فقر را در دیده جاده
که جای آب حیوان در سیاهی است
به هر محفل که دمسردی در او هست
دل روشن چراغ صبحگاهی است
برون آرد نکویان را خط از شرم
خط مشکین برات خوش نگاهی است
گناهی را که در دیوان رحمت
نمی بخشند صائب بیگناهی است
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه هر تن لایق تشریف شاهی است
شهادت آل تمغای الهی است
هوش مصنوعی: هر انسانی شایسته مقام و جایگاه پادشاهی نیست؛ تنها شهادت و قربانی شدن در راه حق و نشاندادن ایمان، میتواند ارزش و عظمت الهی را به همراه داشته باشد.
سر آزاده تاج زرنگارست
دل آسوده تخت پادشاهی است
هوش مصنوعی: سر آزاد و رها مانند تاجی زیبا و زرق و برق دار است، در حالی که دل آرام و راحت مانند تختی برای پادشاهی است.
بود آزادگی در ترک دنیا
در اینجا فلس ماهی دام ماهی است
هوش مصنوعی: آزادی و رهایی در بیتفاوتی نسبت به دنیا وجود دارد، زیرا در اینجا، فلس ماهی به دام دیگر ماهیها اشاره دارد.
سواد فقر را در دیده جاده
که جای آب حیوان در سیاهی است
هوش مصنوعی: در این جمله، به معنای مشاهده کردن فقر و تنگدستی در جایی اشاره شده که انتظار میرود در آنجا زندگی و حیات وجود داشته باشد، اما به جای آن تنها تاریکی و ناامیدی دیده میشود. این بیان تأکید دارد بر از دست رفتن امید و وجود درد و رنج در زندگی.
به هر محفل که دمسردی در او هست
دل روشن چراغ صبحگاهی است
هوش مصنوعی: هر جایی که دوستی در آن حضور دارد، دل مثل چراغ صبح روشن و امیدبخش است.
برون آرد نکویان را خط از شرم
خط مشکین برات خوش نگاهی است
هوش مصنوعی: نیکوکاران با خط زیبا و دلنشین خود، از شرم، نوشتههایی را به بیرون میآورند که نشاندهنده نگاه خوش و مثبت آنهاست.
گناهی را که در دیوان رحمت
نمی بخشند صائب بیگناهی است
هوش مصنوعی: هر گناهی که خداوند در روز قیامت نمیبخشد، نشاندهنده بیگناهی صائب است.

صائب