غزل شمارهٔ ۲۲۴۰
به چشم من فلک یک چشمخانه است
که انسان مردمک، نور آن یگانه است
نباشد چون سبکرو توسن عمر؟
که هر موج نفس چون تازیانه است
بود در زیر لب، جان عاشقان را
که جای رفتنی بر آستانه است
گناهان را ز خردی سهل مشمار
که خرمنهای عالم دانه دانه است
چنان غفلت ترا مدهوش کرده است
که خواب مرگ در گوشت فسانه است
به غیر از آه، مکتوبی ندارم
چو آتش ترجمان من زبانه است
مکن بر عشق، آه بوالهوس حمل
که چون تیر هوایی بی نشانه است
ازان خورشید شد صائب جهانگیر
که از رخسار زرینش خزانه است
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به چشم من فلک یک چشمخانه است
که انسان مردمک، نور آن یگانه است
هوش مصنوعی: چشم من مانند یک خانه چشم در میان آسمان است و در این خانه، انسان مانند مردمی است که نور منحصربهفرد آن را تشکیل میدهد.
نباشد چون سبکرو توسن عمر؟
که هر موج نفس چون تازیانه است
هوش مصنوعی: عمر انسان مانند اسبی سبکبار است و هر نفس که میکشد، مانند گرز یا تازیانهای است که او را تحت فشار قرار میدهد. در واقع، زندگی کوتاه و هر نفس به نوعی چالشی در پیش روی انسان قرار میدهد.
بود در زیر لب، جان عاشقان را
که جای رفتنی بر آستانه است
هوش مصنوعی: در زیر لب عشق، وجود عاشقان قرار دارد که جای رفتن آنها در آستانهای است.
گناهان را ز خردی سهل مشمار
که خرمنهای عالم دانه دانه است
هوش مصنوعی: گناهان را از دوران کودکی کوچک و بی اهمیت نپندار زیرا که آتش این گناهان میتواند مثل دانههای یک خوشه، خسارتهای زیادی به بار آورد.
چنان غفلت ترا مدهوش کرده است
که خواب مرگ در گوشت فسانه است
هوش مصنوعی: به قدری غفلت شما را غرق کرده که حتی خواب مرگ برایتان مثل یک افسانه به نظر میرسد.
به غیر از آه، مکتوبی ندارم
چو آتش ترجمان من زبانه است
هوش مصنوعی: جز درد درونی، چیزی برای بیان ندارم. مانند شعله آتش، احساساتم به وضوح بیانگر حال و هوای من است.
مکن بر عشق، آه بوالهوس حمل
که چون تیر هوایی بی نشانه است
هوش مصنوعی: به عشق، به آسانی و با شوق زیاد بیجهت حمله و انتقاد نکن؛ زیرا عشق مانند تیر بینشانهای است که در هوا پرتاب میشود و هدف مشخصی ندارد.
ازان خورشید شد صائب جهانگیر
که از رخسار زرینش خزانه است
هوش مصنوعی: صائب به عنوان خورشیدی شناخته میشود که با نور و زیباییاش دنیا را روشنی میبخشد و زیباییاش مانند خزانهای از طلاست.

صائب