گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۰۷

لبهای خشک، موجه عمان تشنگی است
تبخال آتشین، گل بستان تشنگی است
گر هست اثر ز حسن گلوسوز در جهان
در دودمان شمع شبستان تشنگی است
جنت بود هلاک دل داغ دیدگان
کوثر کباب سینه سوزان تشنگی است
تبخال آتشین به لب سوزناک من
چشمی بود که واله و حیران تشنگی است
حسن برشته ای که جگر را کند کباب
بی چشم زخم، ریگ بیابان تشنگی است
قطع نظر ز حسن گلوسوز مشکل است
کوثر وگرنه دست و گریبان تشنگی است
رعناترست یکقلم از عمر جاودان
هر مد کوتهی که به دیوان تشنگی است
آگاه نیستی که چه گلهای آتشین
در بوته های خار مغیلان تشنگی است
همواری دلی که طمع داری از حیات
موقوف بر درشتی سوهان تشنگی است
رقص نشاط کشتی عاشق شکست ما
موقوف چارموجه طوفان تشنگی است
شوقم ز خط فزود به آن لعل آبدار
موج سراب، سلسله جنبان تشنگی است
سیری ز زخم تیغ تو نقشی بود بر آب
هر موج ازان محیط، رگ جان تشنگی است
پی می برد ز خشکی لبها به سوز دل
صائب نگاه هر که زبان دان تشنگی است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لبهای خشک، موجه عمان تشنگی است
تبخال آتشین، گل بستان تشنگی است
هوش مصنوعی: لب‌های خشک نماد و نشانی از احساس شدید تشنگی هستند و زخم‌های آتشین نشان‌دهنده عمق این تشنگی و درد ناشی از آن هستند. در واقع، این حالت مانند گلی است که در باغ تشنگی شکفته شده و به وضوح نشان‌دهنده یأس و craving است.
گر هست اثر ز حسن گلوسوز در جهان
در دودمان شمع شبستان تشنگی است
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و جذابیت گلوسوز در دنیا وجود داشته باشد، در نسل شمع‌های شبستان، تنها نشانه‌اش تشنگی و yearning است.
جنت بود هلاک دل داغ دیدگان
کوثر کباب سینه سوزان تشنگی است
هوش مصنوعی: بهشت، جایی است که دل‌ها را می‌سوزاند و دیدگان را داغ می‌کند؛ در حالی که حس تشنگی احساس سوزان و دردناکی را به انسان منتقل می‌کند.
تبخال آتشین به لب سوزناک من
چشمی بود که واله و حیران تشنگی است
هوش مصنوعی: تبخال آتشین روی لب من مانند چشمی است که از شدت تشنگی در حیرت و التهاب به سر می‌برد.
حسن برشته ای که جگر را کند کباب
بی چشم زخم، ریگ بیابان تشنگی است
هوش مصنوعی: زیبایی و نیکی‌ای که بر جان انسان تاثیر می‌گذارد، مانند تشنگی در بیابان است که بدون خطر و آسیب به آن دچار می‌شویم.
قطع نظر ز حسن گلوسوز مشکل است
کوثر وگرنه دست و گریبان تشنگی است
هوش مصنوعی: بی‌توجه به زیبایی‌های دل‌انگیز، درک حقیقت دشوار است. اگر نه، در غیر این صورت، خود را درگیر مشکلات تشنگی خواهیم دید.
رعناترست یکقلم از عمر جاودان
هر مد کوتهی که به دیوان تشنگی است
هوش مصنوعی: زیبایی یک لحظه از عمر ابدی، بهتر است از هر دوره زمانی که به احساس تشنگی و نیاز مرتبط است.
آگاه نیستی که چه گلهای آتشین
در بوته های خار مغیلان تشنگی است
هوش مصنوعی: تو نمی‌دانی که چه زیبایی‌ها و شکوفه‌های درخشانی در دل مشکلات و دشواری‌ها نهفته است.
همواری دلی که طمع داری از حیات
موقوف بر درشتی سوهان تشنگی است
هوش مصنوعی: اگر دلی آرام داشته باشی و از زندگی انتظار داشته باشی، باید با سختی و جدیت برای برطرف کردن نیازهای خود تلاش کنی.
رقص نشاط کشتی عاشق شکست ما
موقوف چارموجه طوفان تشنگی است
هوش مصنوعی: رقص و شادی عاشق به خاطر حالتی که دارد، به طور موقت به وقفه افتاده و در واقع به شدت تحت تأثیر طوفانی از تشنگی و نیازهای درونی‌اش است.
شوقم ز خط فزود به آن لعل آبدار
موج سراب، سلسله جنبان تشنگی است
هوش مصنوعی: علاقه و اشتیاق من به زیبایی آن لبخند دلنشین و درخشان، مانند یک سرود شگفت‌انگیز از حس تشنگی و نیاز است که این احساس را به وجود می‌آورد.
سیری ز زخم تیغ تو نقشی بود بر آب
هر موج ازان محیط، رگ جان تشنگی است
هوش مصنوعی: زخم‌های تیغ تو به من آثاری داد که مانند نقشی بر روی آب بود. هر موجی در این دریا، مثل رگ‌هایی است که جان من را برای تشنگی به یاد می‌آورد.
پی می برد ز خشکی لبها به سوز دل
صائب نگاه هر که زبان دان تشنگی است
هوش مصنوعی: هر کسی که نشانه‌های تشنگی را بشناسد، با دیدن خشکی لب‌ها به درد دل صائب پی می‌برد.