گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۰۶

برهان واصلان فنا آرمیدگی است
بر مرگ رفتگان جزع از نارسیدگی است
سیلاب از شتاب به صد رنگ می شود
بر یک قرار، آب گهر ز آرمیدگی است
آنجا که یار پرده براندازد از عذار
قانع شدن به باغ بهشت از ندیدگی است
دار فناست خامی منصور را دلیل
با شاخ، الفت ثمر از نارسیدگی است
شبنم ز چشم پاک بود محرم چمن
صائب عزیز این چمن از پاک دیدگی است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برهان واصلان فنا آرمیدگی است
بر مرگ رفتگان جزع از نارسیدگی است
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که رسیدن به حقیقت و مسائلی که عمیق‌تر هستند، نیاز به آرامش و گذری از مرگ و ناکامی‌های گذشته دارد. از سوی دیگر، ترس و ناامیدی از نرسیدن به آن حقیقت، منشاء ناراحتی و اضطراب است.
سیلاب از شتاب به صد رنگ می شود
بر یک قرار، آب گهر ز آرمیدگی است
هوش مصنوعی: آب در حال حرکت و تلاطم به شکل‌های مختلف و با رنگ‌های متنوعی در می‌آید، اما وقتی آرام می‌شود و قرار می‌گیرد، به حالت اصلی و خالص خود برمی‌گردد.
آنجا که یار پرده براندازد از عذار
قانع شدن به باغ بهشت از ندیدگی است
هوش مصنوعی: در جایی که محبوب با زیبایی خود دل‌ها را مسحور می‌کند، راضی شدن به نعمت‌های بهشت تنها ناشی از عدم درک و شناخت واقعی آن زیبایی است.
دار فناست خامی منصور را دلیل
با شاخ، الفت ثمر از نارسیدگی است
هوش مصنوعی: دنیا فانی است و در اینجا، خامی و ناپختگی منصور به وضوح دیده می‌شود. پیوند و دوستی شاخ و برگ درخت به میوه‌اش بستگی دارد و میوه نرسیده نمی‌تواند امیدبخش باشد.
شبنم ز چشم پاک بود محرم چمن
صائب عزیز این چمن از پاک دیدگی است
هوش مصنوعی: شبنم که بر روی گل‌ها نشسته، از چشمان پاک و معصوم کسی سر چشمه می‌گیرد که در این چمن به دقت و پاکی نگاه می‌کند. زیبایی و طراوت این چمن نشانهٔ دید پاک و بی‌آلایش اوست.