گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۰۵

موج شراب و موجه آب بقا یکی است
هر چند پرده هاست مخالف، نوا یکی است
هر موج ازین محیط اناالبحر می زند
گر صد هزار دست برآید دعا یکی است
خواهی به کعبه رو کن و خواهی به سومنات
از اختلاف راه چه غم، رهنما یکی است
این ما و من نتیجه بیگانگی بود
صد دل به یکدگر چو شود آشنا، یکی است
در کام هر که محو شود در رضای دوست
با نیشکر حلاوت تیر قضا یکی است
در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز
در آفتاب سایه شاه و گدا یکی است
پروای سرد و گرم خزان و بهار نیست
آن را که همچو سرو و صنوبر قبا یکی است
بی ساقی و شراب غم از دل نمی رود
این درد را طبیب یکی و دوا یکی است
هر چند نقش ما یک و از دیگران شش است
نومید نیستیم ز بردن، خدا یکی است
دانند عاقلان که ظفر در رکاب کیست
هر چند دانه بیعدد و آسیا یکی است
از حرف خود به تیغ نگردیم چون قلم
هر چند دل دو نیم بود حرف ما یکی است
صائب شکایت از ستم یار چون کند؟
هر جا که عشق هست جفا و وفا یکی است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

موج شراب و موجه آب بقا یکی است
هر چند پرده هاست مخالف، نوا یکی است
هوش مصنوعی: موج شراب و موج آب جاودانگی یکی هستند، هرچند که ظاهر آنها با هم متفاوت است، ولی در حقیقت، نوا و لحن آنها یکی است.
هر موج ازین محیط اناالبحر می زند
گر صد هزار دست برآید دعا یکی است
هوش مصنوعی: هر موجی از این دریا می‌خروشد، حتی اگر صد هزار دست به دعا بلند شود، همه آن دعاها یکی است.
خواهی به کعبه رو کن و خواهی به سومنات
از اختلاف راه چه غم، رهنما یکی است
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به کعبه بروی و اگر هم بخواهی به سومنات، نگران تفاوت مسیرها نباش. دلیلش این است که تنها یک راهنما وجود دارد.
این ما و من نتیجه بیگانگی بود
صد دل به یکدگر چو شود آشنا، یکی است
هوش مصنوعی: ما و شما نتیجه جدایی و فاصله‌ای هستیم که با هم داریم. اگر صد دل هم به هم نزدیک شویم و آشنا شویم، در واقع به یکدیگر تبدیل می‌شویم و یکی می‌شویم.
در کام هر که محو شود در رضای دوست
با نیشکر حلاوت تیر قضا یکی است
هوش مصنوعی: هر کس که در خوشنودی محبوب غرق شود، شیرینی سرنوشتش با شیرینی نیشکر برابر است.
در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز
در آفتاب سایه شاه و گدا یکی است
هوش مصنوعی: در نگاه کسی که دید پاک و روشنی دارد، تفاوت و امتیازی میان افراد وجود ندارد. مانند خورشید که برای همه یکسان می‌تابد و سایه‌ای که ایجاد می‌کند، بر همه‌ی انسان‌ها، چه شاه و چه گدا، یکسان است.
پروای سرد و گرم خزان و بهار نیست
آن را که همچو سرو و صنوبر قبا یکی است
هوش مصنوعی: کسی که مانند سرو و صنوبر است، به تغییرات و نوسانات فصل‌ها اهمیت نمی‌دهد. او تحت تأثیر سرما و گرما قرار نمی‌گیرد و ثبات خود را حفظ می‌کند.
بی ساقی و شراب غم از دل نمی رود
این درد را طبیب یکی و دوا یکی است
هوش مصنوعی: بدون نوشیدنی و همراهی، غم از دل نمی‌رود. این درد تنها یک پزشک و یک درمان دارد.
هر چند نقش ما یک و از دیگران شش است
نومید نیستیم ز بردن، خدا یکی است
هوش مصنوعی: اگرچه شکل و ظاهر ما یکی است و دیگران شش صورت متفاوت دارند، اما از نتیجه و پیروزی ناامید نیستیم، چرا که خدای ما یکی است.
دانند عاقلان که ظفر در رکاب کیست
هر چند دانه بیعدد و آسیا یکی است
هوش مصنوعی: عقلای قوم می‌دانند که پیروزی در دست کیست؛ هرچند دانه‌ها به تعداد زیاد باشند و آسیاب یکی باشد.
از حرف خود به تیغ نگردیم چون قلم
هر چند دل دو نیم بود حرف ما یکی است
هوش مصنوعی: ما از آنچه می‌گوییم شانه خالی نمی‌کنیم. مانند قلمی که بر روی کاغذ می‌نویسد، هرچند دل ما ممکن است دچار دودلی یا دوپارگی باشد، اما حرف ما همیشه واحد و یکسان است.
صائب شکایت از ستم یار چون کند؟
هر جا که عشق هست جفا و وفا یکی است
هوش مصنوعی: صائب چگونه می‌تواند از ظلم و ستم معشوقش شکایت کند؟ زیرا در هر جایی که عشق وجود دارد، بی‌وفایی و وفاداری هر دو به هم مرتبط‌اند و نمی‌توان آنها را جدا کرد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۸ به خوانش پری ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1397/08/07 02:11
امیر س

درود خداوند بر روان صائب تبریزی بزرگوار باد که با این چکامه ی بس زیبا و دلنشین جان و دل بنده را تازگی بخشیدند

1401/02/10 05:05
احمد اسدی

مصراع دوم بیت اول تسلط صائب را بر مفاهیم موسیقی ایرانی نشان می‌دهد که آنرا به زیبایی با مفاهیم عرفانی پیوند می زند.

اینکه صائب در سه بیت اول با نگرشی توحیدی مقصد همه ی راه‌ها را یکی می داند و در کثرت صورت‌ها فقط یک وحدت در معنی را می‌بیند.

با اینهمه این مفهوم معنوی را با زیبایی ادبیاتی ترکیب می‌کند و میگوید:

هر چند پرده هاست مخالف، نوا یکی است.

پرده در موسیقی ایرانی اصولا به عنوان فاصله دو نوت تعریف می‌شود که موسیقی ایرانی اضافه بر پرده های اصلی، نیم پرده و ربع پرده نیز دارد که به عنوان مثال نوت های بمُل و کُرُن به ترتیب نیم پرده و یا ربع پرده هستند. پرده در سازهایی مانند تار و سه تار، با بستن رشته هایی نخی بر روی دسته ساز مشخص میشود و در سازی مانند نی با سوراخهای نی. چنانچه مولانا میفرماید:

نی حریف هر که از یاری برید

پرده هایش پرده های ما درید 

 

که در آن پرده اول پرده ساز و پرده دوم پرده حجاب است.

از طرف دیگر واژه "مخالف" به گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه اشاره می‌کند. گوشه ای بسیار زیبا که معمولا اوج آواز در آن اجرا می‌شود و پرده بندی خاص خود را دارد از ترکیب پرده های اصلی و نیم پرده.

 

صائب اشاره می‌کند که پرد ه ها مخالف است یعنی ترکیب پرده ها، در گوشه موسیقیایی مخالف هست اما از آن نوا حاصل می شود که "نوا" یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی است که پرده بندی آن با گوشه مخالف متفاوت است.

ترکیب زیبای مفهوم وحدت در کثرت با واژگان موسیقیایی و این صنعت زیبای ایهام، هنری شگفت انگیز و تحسین برانگیز از صائب است.