غزل شمارهٔ ۱۹۷۴
شیرین تبسمی که مرا راه دین زده است
از موم، مهر بر دهن انگبین زده است
خواهد به خون شکست خمار شبانه را
مستی که شیشه دل ما بر زمین زده است
دیگر چه گفته اند که آن یار دلنواز
از زلف باز کرده گره، بر جبین زده است؟
غافل ز نقشبند کند اهل هوش را
نقشی که بر رخ تو خط عنبرین زده است
جان می دهد چو شمع برای نیم صبح
هر کس تمام شب نفس آتشین زده است
کاری است کار عشق که از شوق دیدنش
شیرین مکرر آینه را بر زمین زده است
روشن کند به چهره دو صد شمع کشته را
شوخی که بر چراغ دلم آستین زده است
نقش امید ساده دلان بیشتر شده است
هر چند غوطه در سیهی آن نگین زده است
صائب نمانده است دل ساده در جهان
از بس که خامه ام رقم دلنشین زده است
غزل شمارهٔ ۱۹۷۳: دل را ز کینه هر که سبکبار کرده استغزل شمارهٔ ۱۹۷۵: تا زلف او به باد صبا آشنا شده است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شیرین تبسمی که مرا راه دین زده است
از موم، مهر بر دهن انگبین زده است
هوش مصنوعی: لبخند شیرینی که من را به راه حق هدایت کرده است، مثل موم گرم و نرم است که بر دهانش شهد مینشیند.
خواهد به خون شکست خمار شبانه را
مستی که شیشه دل ما بر زمین زده است
هوش مصنوعی: عطش و شوق عمیق زندگی، هرچند که شب را با درد و غم گذراندهایم، ما را به سوی شفافیت و روشنی میکشاند. در این حالت، دلتنگیها و ناکامیها به واقعیت پیوند میخورند و در نهایت احساس میکنیم که شرایط نامناسب باعث شکسته شدن قلبمان شده است.
دیگر چه گفته اند که آن یار دلنواز
از زلف باز کرده گره، بر جبین زده است؟
هوش مصنوعی: دیگر چه سخنی گفتهاند که آن معشوق دلفریب، گره زلفش را باز کرده و بر پیشانی خود نشان زده است؟
غافل ز نقشبند کند اهل هوش را
نقشی که بر رخ تو خط عنبرین زده است
هوش مصنوعی: کسی که باهوش است، به راحتی تحت تأثیر زیبایی تو قرار میگیرد، به ویژه خطی که بر روی صورتت به رنگ عطر عنبر کشیده شده است.
جان می دهد چو شمع برای نیم صبح
هر کس تمام شب نفس آتشین زده است
هوش مصنوعی: انسانی که تمام شب شور و حرارت داشته است، با نزدیک شدن به صبح مانند شمعی که جان میدهد، آماده است تا جانش را فدای روشنایی و زندگی کند.
کاری است کار عشق که از شوق دیدنش
شیرین مکرر آینه را بر زمین زده است
هوش مصنوعی: عشق باعث شده که به خاطر شوق دیدن آن معشوق، آدمی بارها و بارها آینه را به زمین بیندازد و این کار برایش لذتبخش باشد.
روشن کند به چهره دو صد شمع کشته را
شوخی که بر چراغ دلم آستین زده است
هوش مصنوعی: در چهرهٔ معشوق، زیبایی و درخششی وجود دارد که حتی روحهای مرده را هم زنده و روشن میکند. این زیبایی و شوخی او باعث میشود که شعلهٔ عشق در دل من زبانه بکشد.
نقش امید ساده دلان بیشتر شده است
هر چند غوطه در سیهی آن نگین زده است
هوش مصنوعی: امیدهای ساده دلان بیشتر شده است، هرچند که در دل تاریکیهای آن، زخمهایی دیده میشود.
صائب نمانده است دل ساده در جهان
از بس که خامه ام رقم دلنشین زده است
هوش مصنوعی: دل ساده و بیآلایش کسی در این دنیا باقی نمانده، زیرا قلم من به قدری زیبا و دلنشین نوشته است که همه تحت تاثیر قرار گرفتهاند.

صائب