غزل شمارهٔ ۱۸۹۵
با ما یکی است هر که ز مردم جداترست
درمان ماست هر که به درد آشناترست
در تنگنای دل گره غنچه باز شد
هر خانه ای که تنگ بود دلگشاترست
ز افتادگی غبار به دامان او رسید
دست ز کار رفته به مطلب رساترست
با فقر خوش برآی که در وقت برگریز
آن را که برگ عیش بود بینواترست
این صیدگاه کیست که داغ پلنگ او
از چشم آهوان حرم دلرباترست
اندوختن به رتبه ریزش نمی رسد
از فصل نوبهار، خزان باسخاترست
چشم بد از تو دور که در پرده بوی تو
صد پیرهن ز نکهت یوسف رساترست
عاشق به پای خفته تواند کجا گریخت؟
کز خواب صبح، چشم تو مردم رباترست
خورشیدرنگ و باد صبا بوی گل ربود
بیچاره بلبل از همه کس بینواترست
باجی نمی دهند به هم شیوه های تو
از صلح، رنجش تو محبت فزاترست
از دل مدار جور خود ای سنگدل دریغ
کاین شیشه شکسته به سنگ آشناترست
جای ترحم است به دلهای دردمند
کز آه عاشقان شب زلفت رساترست
زنهار دل مبند به حسن و وفای او
کز رنگ و بوی لال و گل بی وفاترست
دایم به جای دانه دل خویش می خورد
مرغی که در ریاض جهان خوش نواترست
عزت طلب حذر کند از خواری سؤال
هر کس که سیر چشم تر اینجا گداترست
دل می دهد به عاشق بیدل به دور خط
در وقت احتیاج، کرم خوشنماترست
مشکن دل مرا که به میزان اهل دید
این گوهر از عقیق تو سنگین بهاترست
صائب در این زمانه بیگانه آشنا
بیگانگی ز خلق به دل آشناترست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با ما یکی است هر که ز مردم جداترست
درمان ماست هر که به درد آشناترست
هوش مصنوعی: هر کس از مردم فاصله بگیرد و جدا شود، برای ما تفاوتی ندارد و همگی با هم هستیم. کسی که با درد و رنج آشنا باشد، میتواند به ما کمک کند و مرهمی بر زخمهایمان باشد.
در تنگنای دل گره غنچه باز شد
هر خانه ای که تنگ بود دلگشاترست
هوش مصنوعی: در شرایط سخت و دشوار، احساسات و عشق در دل انسان شکوفا میشود و در مکانهایی که محدودیت و فشردگی بیشتری وجود دارد، فضاهای احساساتی بازتر و دلپذیرتر خواهند بود.
ز افتادگی غبار به دامان او رسید
دست ز کار رفته به مطلب رساترست
هوش مصنوعی: به خاطر افتادگی و کثیفی، غبار به دامان او نشسته است. اما دستهایی که از کار افتادهاند، به هدف نزدیکترند.
با فقر خوش برآی که در وقت برگریز
آن را که برگ عیش بود بینواترست
هوش مصنوعی: با فقر زندگی کن، زیرا وقتی که مشکلات پیش میآید، کسی که در خوشیها زندگی کرده، کمتر توانایی مواجهه با مشکلات را دارد.
این صیدگاه کیست که داغ پلنگ او
از چشم آهوان حرم دلرباترست
هوش مصنوعی: این شکارگاه متعلق به کیست که زخم پلنگش برای آهوان حرم جذابتر و دلنشینتر است؟
اندوختن به رتبه ریزش نمی رسد
از فصل نوبهار، خزان باسخاترست
هوش مصنوعی: جمع کردن چیزها و ذخایر در دوران خوشی و بهار، به اندازهای که در فصل پاییز میتوان از آن بهره برد، کافی نیست. در واقع، پاییز به دلیل سختی و چالشهایش نیازمند تلاش و آمادگی بیشتری است.
چشم بد از تو دور که در پرده بوی تو
صد پیرهن ز نکهت یوسف رساترست
هوش مصنوعی: چشم زخم از تو دور باشد، زیرا عطر تو در پردهای که در آن قرار گرفته، از بوی یوسف قویتر و خوشایندتر است.
عاشق به پای خفته تواند کجا گریخت؟
کز خواب صبح، چشم تو مردم رباترست
هوش مصنوعی: عاشق نمیتواند از پای خفته عشق بگریزد، زیرا در بیداری صبح، چشمان تو زندگی را از دیگران میگیرد.
خورشیدرنگ و باد صبا بوی گل ربود
بیچاره بلبل از همه کس بینواترست
هوش مصنوعی: خورشید رنگی زیبا دارد و بادی با بوی گل در حال وزیدن است، اما بلبل بیچاره از همه موجودات غمگینتر است.
باجی نمی دهند به هم شیوه های تو
از صلح، رنجش تو محبت فزاترست
هوش مصنوعی: دیگران به شیوههای تو در صلح و دوستی توجهی ندارند و برای آنها محبت تو بیشتر از رنجشهای تو اهمیت دارد.
از دل مدار جور خود ای سنگدل دریغ
کاین شیشه شکسته به سنگ آشناترست
هوش مصنوعی: دل سنگی خود را کنار بگذار، زیرا این شیشهی شکسته به سنگ بیشتر از تو آشناست و به تو احساس نزدیکی نمیکند.
جای ترحم است به دلهای دردمند
کز آه عاشقان شب زلفت رساترست
هوش مصنوعی: دلهای دردمندی که به خاطر عشق تو آه میکشند، واقعاً قابل ترحم هستند، زیرا صدای ناله آنها از صدای زیباترین شبها هم بلندتر است.
زنهار دل مبند به حسن و وفای او
کز رنگ و بوی لال و گل بی وفاترست
هوش مصنوعی: مواظب باش که دل خود را به زیبایی و وفای او وابسته نکن، زیرا رنگ و بوی یک لال و گل از او بی وفاتر است.
دایم به جای دانه دل خویش می خورد
مرغی که در ریاض جهان خوش نواترست
هوش مصنوعی: مرغی که در باغهای دنیا آواز خوشی دارد، همیشه به جای دانه دل خود را تغذیه میکند.
عزت طلب حذر کند از خواری سؤال
هر کس که سیر چشم تر اینجا گداترست
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال احترام و شرافت است، باید از ذلت و خفت سوال کردن پرهیز کند، زیرا هر کسی که نیاز و درخواستش بیشتر باشد، در این مکان به نوعی بیارزشتر است.
دل می دهد به عاشق بیدل به دور خط
در وقت احتیاج، کرم خوشنماترست
هوش مصنوعی: دل در زمان نیاز، به عاشق بیخیالی میسپارد و مهربانی در آن لحظه زیباتر از همیشه جلوهگر میشود.
مشکن دل مرا که به میزان اهل دید
این گوهر از عقیق تو سنگین بهاترست
هوش مصنوعی: دل مرا نشکن، زیرا برای اهل نظر، این گوهر تو از عقیق نیز ارزشمندتر و سنگینتر است.
صائب در این زمانه بیگانه آشنا
بیگانگی ز خلق به دل آشناترست
هوش مصنوعی: در این دوران، رابطهی نزدیک با بیگانگان برای من آشناست، زیرا بیگانگی و دوری از انسانها در دل من آشناتر از هر چیزی است.