گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۸۹

آزادگی به سلطنت جم برابرست
دست ز کار رفته به خاتم برابرست
گردی است خط یار که چون خاک کربلا
در منزلت به خون دو عالم برابرست
بیکس نواز باش که هر طفل بی پدر
در منزلت به عیسی مریم برابرست
هر حلقه ای که نیست در او ذکر حق بلند
در چشم ما به حلقه ماتم برابرست
ما آبروی خویش به گوهر نمی دهیم
بخل بجا به همت حاتم برابرست
ما همچو غنچه از دل پر خون خویشتن
داریم گوشه ای که با عالم برابرست
دلهای داغدار بود کعبه امید
شورابه سرشک به زمزم برابرست
نقد حیات در گره غنچه بسته است
عمر گل شکفته به شبنم برابرست
چون سرو تازه روی نباشد تمام عمر؟
بی حاصلی به حاصل عالم برابرست
از سینه هر دمی که برآید به یاد دوست
صائب به عمر جاوید آن دم برابرست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آزادگی به سلطنت جم برابرست
دست ز کار رفته به خاتم برابرست
هوش مصنوعی: آزادگی به اندازه‌ی سلطنت جمشید ارزش دارد و از این لحاظ که کار کسی از دست رفته، به حق و حقوق او آسیب می‌زند.
گردی است خط یار که چون خاک کربلا
در منزلت به خون دو عالم برابرست
هوش مصنوعی: خط یار مانند خاک کربلاست و در منزلت آن، خون دو دنیا برابر است.
بیکس نواز باش که هر طفل بی پدر
در منزلت به عیسی مریم برابرست
هوش مصنوعی: به دیگران کمک کن و با محبت با آن‌ها برخورد کن، زیرا هر کودک یتیمی که در خانه‌ات وجود دارد، به اندازه عیسی مریم ارزشمند است.
هر حلقه ای که نیست در او ذکر حق بلند
در چشم ما به حلقه ماتم برابرست
هوش مصنوعی: هر حلقه‌ای که در آن یاد خدا نباشد، در نظر ما مانند حلقه‌ای از اندوه و غم است.
ما آبروی خویش به گوهر نمی دهیم
بخل بجا به همت حاتم برابرست
هوش مصنوعی: ما به خاطر چیزهای بی‌اهمیت، اعتبار و حیثیت خود را نمی‌فروشیم. اینکه انسان در کمک کردن به دیگران بخیل باشد، به اندازه‌ی بخشش و generosity حاتم طایی ناپسند است.
ما همچو غنچه از دل پر خون خویشتن
داریم گوشه ای که با عالم برابرست
هوش مصنوعی: ما مانند غنچه‌ای هستیم که دل‌مان پر از غم و درد است و در عین حال گوشه‌ای داریم که با تمامی دنیا قابل مقایسه است.
دلهای داغدار بود کعبه امید
شورابه سرشک به زمزم برابرست
هوش مصنوعی: دل‌های غمگین و داغدار در کعبه، نماد امید و آرزو هستند و اشک‌های آنان همچون زمزم، آبی زلال و پاکی برای دل‌های شکسته محسوب می‌شود.
نقد حیات در گره غنچه بسته است
عمر گل شکفته به شبنم برابرست
هوش مصنوعی: زندگی در گره‌های غنچه پنهان است و عمر گل شکوفا با شبنم هم‌سنجی دارد.
چون سرو تازه روی نباشد تمام عمر؟
بی حاصلی به حاصل عالم برابرست
هوش مصنوعی: اگر جوانی و زیبایی مانند سرو را نداشته باشیم، زندگی تمام عمر چه فایدهای دارد؟ بی‌حاصلی و بی‌فایده بودن، در مقابل تمام دستاوردهای دنیا هیچ ارزشی ندارد.
از سینه هر دمی که برآید به یاد دوست
صائب به عمر جاوید آن دم برابرست
هوش مصنوعی: هر زمانی که یاد دوست در دل انسان زنده می‌شود، آن لحظه ارزشش به اندازه یک عمر طولانی است.

حاشیه ها

1402/05/15 17:08
مصطفی ا

خیلی شعر زیبایی هست . این تک بیتش "بیکس نواز باش که هر طفل بی پدر / در منزلت به عیسی مریم برابرست" را کلی سال پیش (در پست های یک خانم افغان تبار مقیم خارج که این بیت یه جورایی همیشه یاد آور منش و رفتار خوب اون زن واسم هست و تلاش میکرد با وجودیکه خودش زندگی خوبی  نداشت از درامدش به بقیه کمک کنه. و چه خوب که همه ی ما همین بیت را سرلوحه زندگیمون قرار بدهیم و به دیگران کمک کنیم حتی اگر خودمون در رفاه نباشیم.) دیده بودم و هر از گاهی در ذهنم مرور میشد. که بلاخره امروز جستجو کردم و کل شعر رو دیدم.

+بعلاوه اینکه، 
کاشکی معنی روان تمام اشعار هم اضافه میکردید. مثلا معنی مصرع دوم "دست ز کار رفته به خاتم برابرست" و بیت "دلهای داغدار بود کعبه امید / شورابه سرشک به زمزم برابرست" را متوجه نشدم. ممنون میشم اگر کسی میدونه ترجمه کنه. 

1402/05/15 20:08
رضا از کرمان

سلام آقا مصطفی گرامی

 بنظرم منظور این باشه وقتی دلی شکست  وبه درگاه خداوند دست تضرع بلند کرد مطمئن باش که حاجت روا میگرده  وهمانطور که کعبه نهایت آمال هر حاجت منده اون دل شکسته, در حکم کعبه است واشکی که از دیده‌گان اون شخص مضطر در حال دعا وتضرع جاری میگرده با آب چاه زمزم که در افواه عموم (مسلمانان) به نوعی مقدسه برابری میکنه 

این بیت بنده را به یاد حکایت حلوا خریدن شیخ احمد خضروییه جهت غریمان در مثنوی معنوی دفتر دوم انداخت آنجا که مولانا در باب تضرع وگریه کودک به ما پندی ارزنده میده

تانگرید کودک حلوا فروش

بحررحمت در‌نمی‌آید به جوش

ای برادر طفل،طفل چشم توست

کام خود موقوف زاری دان درست

گرهمی خواهی که آن خلعت رسد

پس بگریان طفل دیده بر جسد

با عرض پوزش از سروران بزرگوار واگر توضیات تکمیلی را مرقوم بفرمایند بر بنده منت گذاشته اند

  شاد باشی در پناه حق

1402/08/09 12:11
مصطفی ا

آقای رضای عزیز خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید و توضیح دادید. با سپاس

1402/08/10 01:11
رضا از کرمان

سلام قربان شما بگردم

 واقعا من هم در معنی مصرع دوم موندم ومتاسفانه کسی هم پیام نگذاشت گفتم شاید اشتباه شده در هر صورت در فرهنگ لغت یک معنی غیر مانوس از کلمه خاتم دیدم که شاید به نوعی جالب باشه:

در اصطلاح صوفیه عبارت است از کسی که قطع کرده باشد مقامات را و رسیده باشد به نهایت کمال     (از لطایف الغات)دهخدا ذیل معنی خاتم الانبیا

شاد باشید