گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۸۳

پرواز من به بال و پر تیغ و خنجرست
هر زخم، مرغ روح مرا بال دیگرست
ما صلح کرده ایم ز گلشن به درد و داغ
آتش گل همیشه بهار سمندرست
تخت است دل ز وسوسه چون آرمیده شد
سر چون ز فکر پوچ تهی گشت افسرست
پای شکسته بر سر زانوی منزل است
دست ز کار رفته در آغوش دلبرست
از آرزوی جنت دربسته فارغ است
آن را که سر به جیب کشیدن میسرست
موی میان نازک پرپیچ و تاب اوست
تیغ برهنه ای که سراپای جوهرست
خودبینی از حیات ابد سنگ راه توست
از آب خضر، آینه سد سکندرست
از جاده بی نیاز بود رهنورد شوق
کلکی که کجروست مقید به مسطرست
صائب به سیم و زر نتوان شد ز اغنیا
آن را که هست چهره زرین توانگرست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پرواز من به بال و پر تیغ و خنجرست
هر زخم، مرغ روح مرا بال دیگرست
هوش مصنوعی: پرواز من به وسیله‌ای از تیغ و خنجر است؛ هر زخمی که می‌زنند، بال دیگری برای روح من می‌شود.
ما صلح کرده ایم ز گلشن به درد و داغ
آتش گل همیشه بهار سمندرست
هوش مصنوعی: ما در این دنیای پر از سختی و درد، به نوعی آشتی کرده‌ایم که در آن زیبایی و شادی گل‌ها، همواره در کنار رنج و آتش زندگی وجود دارد.
تخت است دل ز وسوسه چون آرمیده شد
سر چون ز فکر پوچ تهی گشت افسرست
هوش مصنوعی: دل وقتی که از وسوسه‌ها آرام گرفته و سر بر زمین گذاشته است، همچون تاجی است که از فکرهای بیهوده خالی شده.
پای شکسته بر سر زانوی منزل است
دست ز کار رفته در آغوش دلبرست
هوش مصنوعی: پای شکسته به نشانه‌ی ناتوانی و مشکل است و نشان می‌دهد که فرد در خانه با درد و رنج دست و پنجه نرم می‌کند، در حالی که دلش به عشق و محبت معشوقش وابسته است و در آغوش او آرامش می‌یابد.
از آرزوی جنت دربسته فارغ است
آن را که سر به جیب کشیدن میسرست
هوش مصنوعی: کسی که به راحتی می‌تواند نیازهایش را برآورده کند و از زندگی‌اش لذت ببرد، دیگر به آرزوی بهشت و چیزهای دور از دسترس فکر نمی‌کند.
موی میان نازک پرپیچ و تاب اوست
تیغ برهنه ای که سراپای جوهرست
هوش مصنوعی: موهای نازک و حلقه‌دار او مانند تیغی برهنه است که هر بخش از آن پر از زیبایی و جلوه خاصی است.
خودبینی از حیات ابد سنگ راه توست
از آب خضر، آینه سد سکندرست
هوش مصنوعی: خودخواهی و خودپسندی مانع زندگی جاودانه است، همان‌طور که سنگی در مسیر تو می‌شود. همچنین، آب خضر همانی است که به انسان حیات می‌بخشد و آینه‌ای که برای سکندر به عنوان مانع و درسی محسوب می‌شود.
از جاده بی نیاز بود رهنورد شوق
کلکی که کجروست مقید به مسطرست
هوش مصنوعی: راننده‌ای که به شوق و عشق می‌تازد، دیگر نیازی به جاده ندارد؛ زیرا او مانند یک کلاهبردار است که به راه مستقیم پایبند نیست و به مسیر مولد خود پایبند نیست.
صائب به سیم و زر نتوان شد ز اغنیا
آن را که هست چهره زرین توانگرست
هوش مصنوعی: افراد ثروتمند را نمی‌توان با پول و جواهر غنی کرد، تنها کسی که چهره‌ای روشن و با ارزش دارد، می‌تواند واقعاً ثروتمند باشد.