گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۷۷

از آه، حسن را خطر بی نهایت است
خط بر چراغ حسن تو دست حمایت است
بیدار از نسیم قیامت نمی شود
در هر دلی که ناله نی بی سرایت است
ذرات را به وجد درآورد آفتاب
یک زنده دل تمام جهان را کفایت است
تشویش دل تمام ز طول امل بود
هر فتنه ای که هست دین زیر رایت است
افسردگی است سنگ ره رهروان عشق
گرمی درین طریق، چراغ هدایت است
غلطان شود گهر چو صدف دلپذیر نیست
از تنگنای چرخ چه جای شکایت است؟
صائب ز خصم سفله شکایت ز عقل نیست
ورنه ز چرخ شکوه من بی نهایت است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از آه، حسن را خطر بی نهایت است
خط بر چراغ حسن تو دست حمایت است
هوش مصنوعی: از ناله و افسوس، حسن (زیبایی) در خطر جدی قرار دارد، زیرا زیبایی تو مانند چراغی است که از حمایت و محافظت بهره‌مند است.
بیدار از نسیم قیامت نمی شود
در هر دلی که ناله نی بی سرایت است
هوش مصنوعی: هر دلی که در آن صدای ناله نی وجود نداشته باشد، از نسیم قیامت بیدار نخواهد شد.
ذرات را به وجد درآورد آفتاب
یک زنده دل تمام جهان را کفایت است
هوش مصنوعی: آفتاب با تابش خود ذرات را شاداب و زنده می‌کند و این شادی و روشنی برای کل جهان کافی است.
تشویش دل تمام ز طول امل بود
هر فتنه ای که هست دین زیر رایت است
هوش مصنوعی: نگرانی دل ناشی از آرزوهای طولانی است و هر مشکلی که پیش می‌آید، دین در سایه حمایت خداوند قرار دارد.
افسردگی است سنگ ره رهروان عشق
گرمی درین طریق، چراغ هدایت است
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، ناامیدی و غم برای همراهان وجود دارد، اما گرمای عشق همچون چراغی راه را برای آنان روشن می‌سازد.
غلطان شود گهر چو صدف دلپذیر نیست
از تنگنای چرخ چه جای شکایت است؟
هوش مصنوعی: اگر مروارید در صدف دچاره‌ی لغزش و آسیب شود، دیگر زیبا و دلپذیر نخواهد بود. پس از مشکلات و تنگناهای زندگی نباید شکایت کرد.
صائب ز خصم سفله شکایت ز عقل نیست
ورنه ز چرخ شکوه من بی نهایت است
هوش مصنوعی: شکایت از دشمن پست و بی‌ارزش، انتقاد از عقل نیست، چون اگر بخواهم از چرخِ تقدیر گلایه کنم، این شکایت بی‌پایان خواهد بود.