غزل شمارهٔ ۱۸۷۵
روی ترا به زلف معنبر چه حاجت است؟
این شعله را به بال سمندر چه حاجت است؟
دربند زلف و کاکل عنبرفشان مباش
حسن ترا سیاهی لشکر چه حاجت است؟
بی خال، چهره تو دل از دست می برد
خورشید را به یاری اختر چه حاجت است؟
شبنم به آفتاب کجا آبرو دهد؟
گوش ترا به حلقه گهر چه حاجت است؟
دریاکشان می از دل خم نوش می کنند
آن را که ظرف هست به ساغر چه حاجت است؟
بال هما را به سایه نشینان گذاشتیم
با داغ عشق، زینت افسر چه حاجت است؟
احوال ما به تیغ تو چون آب روشن است
عرض نیاز تشنه به کوثر چه حاجت است؟
هر جا که شعر صائب شیرین کلام هست
آب حیات و چشمه کوثر چه حاجت است؟
غزل شمارهٔ ۱۸۷۴: خاطر چو خرم است به صهبا چه حاجت است؟غزل شمارهٔ ۱۸۷۶: با چهره شکفته گلستان چه حاجت است؟
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روی ترا به زلف معنبر چه حاجت است؟
این شعله را به بال سمندر چه حاجت است؟
هوش مصنوعی: نیازی به زلفهای معطر تو نیست، زیرا این آتش را به پرواز سمندر نیازی نیست.
دربند زلف و کاکل عنبرفشان مباش
حسن ترا سیاهی لشکر چه حاجت است؟
هوش مصنوعی: به خاطر زلف و موهای زیبای خودت، خودت را کماهمیت معرفی نکن. تو نیازی به کسانی که در سایهات هستند، نداری.
بی خال، چهره تو دل از دست می برد
خورشید را به یاری اختر چه حاجت است؟
هوش مصنوعی: چهره تو آنقدر زیباست که بدون خالی بر آن، دلها را تسخیر میکند. دیگر نیازی به کمک ستارهها برای زیباتر شدن نور خورشید وجود ندارد.
شبنم به آفتاب کجا آبرو دهد؟
گوش ترا به حلقه گهر چه حاجت است؟
هوش مصنوعی: چرا شبنم میتواند در برابر تابش آفتاب خود را نشان دهد؟ چرا گوش تو باید به گوشوارههای زیبا آویخته شود؟
دریاکشان می از دل خم نوش می کنند
آن را که ظرف هست به ساغر چه حاجت است؟
هوش مصنوعی: کشتیداران دریا، از دل این خم نوش مینوشند. برای کسی که ظرف مناسبی دارد، به چه چیزی نیاز است که در ساغر بخواهد؟
بال هما را به سایه نشینان گذاشتیم
با داغ عشق، زینت افسر چه حاجت است؟
هوش مصنوعی: ما عشق را به گونهای زیبا در دلهای سایهنشینان جا دادهایم و دیگر نیازی به زینتهای ظاهری برای اثبات مقام خود نداریم.
احوال ما به تیغ تو چون آب روشن است
عرض نیاز تشنه به کوثر چه حاجت است؟
هوش مصنوعی: احوال ما به خاطر وجود تو مانند آب صاف و زلال است. در این شرایط، نیازی نیست که درخواست کنیم چون تشنهای بخواهد از کوثر بنوشد، زیرا همه چیز در دست توست.
هر جا که شعر صائب شیرین کلام هست
آب حیات و چشمه کوثر چه حاجت است؟
هوش مصنوعی: هر جا که اشعار صائب با زیبایی و شیرینی بیان شدهاند، دیگر نیازی به آب حیات و چشمه کوثر نیست.