غزل شمارهٔ ۱۸۶۵
صبح گشاده رو در دولتسرای ماست
چرخ کبود، خانه چینی نمای ماست
هر کس که فرد شد ز جهان پیشوای ماست
برخاست هر که از سر دنیا لوای ماست
ما را نمی توان به عصا و ردا فریفت
برخاست هر که از سر دنیا لوای ماست
در گوشه فقیر ما بار عام نیست
بیگانه هر که شد ز جهان آشنای ماست
ما اقتدا به عام فریبان نمی کنیم
بر خلق هر که پشت کند مقتدای ماست
در کاروان ما جرس هرزه نال نیست
گلبانگ بر قدم زدن ما درای ماست
ما را برون نمی برد از راه هر دلیل
افتاده هر که پیش ز خود رهنمای ماست
آن دانه نیستیم که خرج زمین شویم
زندان خاک پله نشو و نمای ماست
هر کس که تند بگذرد از ما رمیدگان
بی چشم زخم، گرد رهش توتیای ماست
حاشا که رزق دیده قربانیان بود
آرامشی که در دل بی مدعای ماست
خضر سخن که زنده جاوید عالم است
صائب حیاتش از نفس جانفزای ماست
غزل شمارهٔ ۱۸۶۴: کی جام باده در خور کام و زبان ماست؟غزل شمارهٔ ۱۸۶۶: در عین بحر، گوشه نشین را کناره هاست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صبح گشاده رو در دولتسرای ماست
چرخ کبود، خانه چینی نمای ماست
هوش مصنوعی: صبح زیبا و روشن در کاخ ما نمایان است، آسمان آبی و صاف نشاندهنده زیبایی منزل ماست.
هر کس که فرد شد ز جهان پیشوای ماست
برخاست هر که از سر دنیا لوای ماست
هوش مصنوعی: هر فردی که از دنیا جدا شد و به حقیقت رسید، رهبر ما محسوب میشود. هرکسی که از تعلقات دنیوی آزاد است، از آنِ ماست.
ما را نمی توان به عصا و ردا فریفت
برخاست هر که از سر دنیا لوای ماست
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند ما را با ظاهر و لباس روش خاصی فریب دهد؛ زیرا هر کسی که به دنبال حقیقت باشد، از دنیای مادی پا فراتر گذاشته است و به درک عمیقتری از زندگی میرسد.
در گوشه فقیر ما بار عام نیست
بیگانه هر که شد ز جهان آشنای ماست
هوش مصنوعی: در گوشه زندگی ما، کسی که بیگانه است، جایی ندارد و تنها کسانی که با ما آشنا هستند از این دنیای جدا شدهاند.
ما اقتدا به عام فریبان نمی کنیم
بر خلق هر که پشت کند مقتدای ماست
هوش مصنوعی: ما از کسانی که دروغ میگویند و خودشان را بزرگ نشان میدهند پیروی نمیکنیم. هر کسی که به ما پشت کند، او را به عنوان رهبر خود نمیپذیریم.
در کاروان ما جرس هرزه نال نیست
گلبانگ بر قدم زدن ما درای ماست
هوش مصنوعی: در کاروان ما صدای جرس بیهدف نیست، بلکه نوای زیبا و دلانگیزی است که به قدمهای ما روح تازهای میبخشد.
ما را برون نمی برد از راه هر دلیل
افتاده هر که پیش ز خود رهنمای ماست
هوش مصنوعی: ما را هیچ دلیلی از مسیر اصلیمان خارج نمیکند، هر کسی که به عنوان راهنما در کنار ماست، در حقیقت به خود ما نزدیکتر است.
آن دانه نیستیم که خرج زمین شویم
زندان خاک پله نشو و نمای ماست
هوش مصنوعی: ما دانهای نیستیم که در خاک دفن شویم؛ زندانی زمین نمیشویم. ظهور و نقش ما فراتر از خاک و زمین است.
هر کس که تند بگذرد از ما رمیدگان
بی چشم زخم، گرد رهش توتیای ماست
هوش مصنوعی: هر کسی که با سرعت از کنار ما افرادی که در حال استراحت هستیم عبور کند و به ما توجه نکند، در حقیقت جلب توجه ما شده و ما در انتظار او هستیم.
حاشا که رزق دیده قربانیان بود
آرامشی که در دل بی مدعای ماست
هوش مصنوعی: به هیچ وجه نمیتوان گفت که آرامشی که در دل بیادعای ما وجود دارد، حاصل قربانیان بوده است.
خضر سخن که زنده جاوید عالم است
صائب حیاتش از نفس جانفزای ماست
هوش مصنوعی: خضر، که نماد زندگی جاویدان است و همیشه زنده مینماید، از نفس و روح ما بهرهمند است.

صائب