غزل شمارهٔ ۱۷۵۲
ز خاک همچون هدف هر که سر برآورده است
به جرم سرکشی از تیر پر برآورده است
دلم چو برگ خزان دیده باز می لرزد
که آه سرد دگر از جگر برآورده است؟
تو چون ز خویش توانی برآمد ای زاهد؟
که زهد خشک به روی تو در برآورده است
ز غیرت لب لعل تو آه سرد کشد
نه رشته است که سر از گهر برآورده است
که کرده است ز دل دست آرزو کوتاه؟
که این سفینه ز موج خطر برآورده است؟
فغان که حسن گلوسوز حرف، چون طوطی
مرا ز خامشی چون شکر برآورده است
ترا که بال و پری هست سیر کن صائب
که پای خفته مرا از سفر برآورده است
غزل شمارهٔ ۱۷۵۱: نه خط ز خال لب یار سر برآورده استغزل شمارهٔ ۱۷۵۳: کسی که بوسه بر آن لعل جانفزا زده است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز خاک همچون هدف هر که سر برآورده است
به جرم سرکشی از تیر پر برآورده است
هوش مصنوعی: هر کسی که از خاک سر بلند کرده است، به دلیل سرکشی و نافرمانیاش، به طور حتم دچار عواقب شدید خواهد شد.
دلم چو برگ خزان دیده باز می لرزد
که آه سرد دگر از جگر برآورده است؟
هوش مصنوعی: دل من همچون برگهای پاییز به شدت میلرزد، زیرا بار دیگر نفس سردی از عمق وجودم بیرون آمده است.
تو چون ز خویش توانی برآمد ای زاهد؟
که زهد خشک به روی تو در برآورده است
هوش مصنوعی: ای زاهد، اگر تو از ویژگیهای خودت فراتر بروی، چه خواهی کرد؟ زیرا تزکیه و زهد بیروح بر چهرهات نمایان شده است.
ز غیرت لب لعل تو آه سرد کشد
نه رشته است که سر از گهر برآورده است
هوش مصنوعی: به خاطر غیرت و جذابیت لبهای قرمز تو، آهی سرد از دل برمیآید؛ این نشاندهندهی آن است که محبت و زیبایی تو، ارتباطی عمیقتر از یک رابطه معمولی دارد.
که کرده است ز دل دست آرزو کوتاه؟
که این سفینه ز موج خطر برآورده است؟
هوش مصنوعی: چه کسی توانسته است آرزوهای دل را از بین ببرد؟ زیرا این کشتی در میان امواج خطر به سلامت عبور کرده است.
فغان که حسن گلوسوز حرف، چون طوطی
مرا ز خامشی چون شکر برآورده است
هوش مصنوعی: افسوس که زیبایی دلربا و سخن شیرین او مانند طوطی، من را از سکوت و خاموشی بیرون کرده و به گفتن وادار کرده است.
ترا که بال و پری هست سیر کن صائب
که پای خفته مرا از سفر برآورده است
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باش که تو قدرت و بال و پر داری، من را به سفر وادار کن، زیرا خواب آلودگی باعث شده که نتوانم از جا بلند شوم.