غزل شمارهٔ ۱۷۲۱
به غیر دل همه عالم سراب حرمان است
ز کعبه روی به هر سو کنی بیابان است
ز فکر رزق، جهان یک دل پریشان است
خمیر مایه غم ها همین غم نان است
مپرس حال دل بیقرار از عاشق
که در صدف نبود گوهری که غلطان است
به سیم و زر نشود بی زبانه آتش حرص
که شمع در لگن زر همان گدازان است
حضور کنج قناعت ندیده کی داند
که روی دست سلیمان به مور زندان است
به پیش پا نبود چشم سرفرازان را
بلند و پست زمین پیش چرخ یکسان است
ز بخت تیره ندارد ملال روشندل
که برق در ته ابر سیاه خندان است
(ترا به وادی مشرب گذر نیفتاده است
وگرنه کعبه دل نیز خوش بیابان است)
(مخور فریب صلاح توانگران زنهار
که روزه داشتن سفله، صرفه نان است)
مدار دست ز دامان بیخودی صائب
که در بهشت بود دیده ای که حیران است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به غیر دل همه عالم سراب حرمان است
ز کعبه روی به هر سو کنی بیابان است
هوش مصنوعی: غیر از دل، همه چیز در دنیا مانند سراب و آب خیالی است. اگر از کعبه به هر سمت نگاه کنی، فقط بیابان و пустی را میبینی.
ز فکر رزق، جهان یک دل پریشان است
خمیر مایه غم ها همین غم نان است
هوش مصنوعی: بیشتر مردم به خاطر نگران بودن از تأمین معیشت و تلاش برای به دست آوردن روزی، در زندگی دچار اضطراب و نگرانی هستند. این دغدغهٔ زندگی، منبع اصلی غمها و مشکلات آنهاست.
مپرس حال دل بیقرار از عاشق
که در صدف نبود گوهری که غلطان است
هوش مصنوعی: از حال دل عاشق بیقرار نپرس، زیرا او در درون خود گوهری ندارد که نشان دهد، بلکه تنها در پیچش و تلاطم است.
به سیم و زر نشود بی زبانه آتش حرص
که شمع در لگن زر همان گدازان است
هوش مصنوعی: هیچ چیز نمیتواند آتش حرص و طمع را خاموش کند، حتی اگر از طلا و نقره باشد. مانند شمعی که در ظرف طلا قرار دارد و در نهایت همچنان ذوب میشود.
حضور کنج قناعت ندیده کی داند
که روی دست سلیمان به مور زندان است
هوش مصنوعی: کسی که در کنج قناعت و خویشتنداری به زندگی میپردازد، نمیتواند بفهمد که چقدر ارزشمند است و چه نعمتهایی در دست سلیمان وجود دارد. این نشاندهنده این است که افراد از روی نادانی یا عدم آگاهی نمیتوانند عظمت چیزهای بزرگ را درک کنند.
به پیش پا نبود چشم سرفرازان را
بلند و پست زمین پیش چرخ یکسان است
هوش مصنوعی: در زندگی، چه افرادی با مقام و شان بالا باشند و چه کسانی با وضعیت پایین، در نهایت همه ما در برابر فضا و زمان برابر هستیم. موقعیت و افتخار انسانها در پایان امر تفاوتی ندارد و همه در برابر طبیعت و آسمان یکسان خواهند بود.
ز بخت تیره ندارد ملال روشندل
که برق در ته ابر سیاه خندان است
هوش مصنوعی: کسی که روشنایی دل دارد، از بدبختیها و ناامیدیها احساس ناراحتی نمیکند؛ زیرا مانند نوری که در انتهای ابرهای تیره میدرخشد، امید و خوشبینی را در دل خود نگه میدارد.
(ترا به وادی مشرب گذر نیفتاده است
وگرنه کعبه دل نیز خوش بیابان است)
هوش مصنوعی: اگر تو به جهان نوشیدن و لذتهای روحانی قدم میگذاشتی، میتوانستی به کعبه دل خود که سرشار از شادی و آرامش است، دست یابی.
(مخور فریب صلاح توانگران زنهار
که روزه داشتن سفله، صرفه نان است)
هوش مصنوعی: از فریبکاری و ظاهرسازی ثرتمندان دوری کن، زیرا اینکه فقیران در روزهداری خود را کنترل میکنند، تنها به خاطر صرفهجویی در نان و نیازهای اولیهشان است.
مدار دست ز دامان بیخودی صائب
که در بهشت بود دیده ای که حیران است
هوش مصنوعی: از نزدیکی به حقیقت و جنون خودداری کن، زیرا در بهشتی که دیدهای، کسی به شدت گیج و حیران است.

صائب