غزل شمارهٔ ۱۷۲
ساقی از رطل گرانسنگی سبکدل کن مرا
حلقه بیرون این دنیای باطل کن مرا
وادی سرگشتگی در من نفس نگذاشته است
پای خواب آلوده دامان منزل کن مرا
رفته است از کار چون زلف تو دستم عمرهاست
گه به دوش و گاه بر گردن حمایل کن مرا
دور باش من بود بس بی قراری چون سپند
گر گرانجانی کنم بیرون ز محفل کن مرا
تیزی تیغ است بر قربانیان عید دگر
چون نمی بخشی، به تیغ غمزه بسمل کن مرا
از برای امتحان چندی مرا دیوانه کن
گر به از مجنون نباشم باز عاقل کن مرا
بنده را گستاخ می سازد حضور دایمی
مرحمت کن، گاه گاه از خویش غافل کن مرا
جای من خالی است در وحشت سرای آب و گل
بعد ازین صائب سراغ از گوشه دل کن مرا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقی از رطل گرانسنگی سبکدل کن مرا
حلقه بیرون این دنیای باطل کن مرا
هوش مصنوعی: ای ساقی، از آن جام سنگین، دلم را شاد کن و مرا از این دنیای بیارزش دور کن.
وادی سرگشتگی در من نفس نگذاشته است
پای خواب آلوده دامان منزل کن مرا
هوش مصنوعی: من در دنیای سرگشتگی قرار دارم و هیچ نیرویی برای استراحت و آرامش ندارم؛ خواهش میکنم مرا به آرامش و امنیت خانهام برسان.
رفته است از کار چون زلف تو دستم عمرهاست
گه به دوش و گاه بر گردن حمایل کن مرا
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی زلف تو، از کار و زندگی منحرف شدهام. مدتهاست که میخواهم تو را به دوش بیندازم یا بر گردن خودم حمل کنم.
دور باش من بود بس بی قراری چون سپند
گر گرانجانی کنم بیرون ز محفل کن مرا
هوش مصنوعی: از من دور باش، که بیقراری من مانند آتش است. اگر بخواهم خود را از جمع خارج کنم، مرا از این مجلس دور کن.
تیزی تیغ است بر قربانیان عید دگر
چون نمی بخشی، به تیغ غمزه بسمل کن مرا
هوش مصنوعی: تیزی تیغ نشاندهنده خطر و تهدیدی است که قربانیان عید را در بر گرفته است. من که در انتظار بخشش هستم، اگر نمیتوانی به من رحم کنی، با نگاهی خیره کننده و زجرآور من را به درد و رنج روانه کن.
از برای امتحان چندی مرا دیوانه کن
گر به از مجنون نباشم باز عاقل کن مرا
هوش مصنوعی: برای امتحان چندی من را دیوانه کن؛ اگر همچون مجنون نیستم، دوباره عاقل کن.
بنده را گستاخ می سازد حضور دایمی
مرحمت کن، گاه گاه از خویش غافل کن مرا
هوش مصنوعی: حضور مداوم محبت تو باعث میشود که من جسورتر شوم. لطفاً گاهی مرا از خود بیخبر کن و فرصتی بده تا این حال را تجربه کنم.
جای من خالی است در وحشت سرای آب و گل
بعد ازین صائب سراغ از گوشه دل کن مرا
هوش مصنوعی: در دنیای پرآشوب و ناامیدی، جای من به شدت احساس میشود. پس از این، صائب، به یاد تأثیر عمیق و خاصی که بر قلب من گذاشتهای بیفت و نکاتی از دل مرا جستجو کن.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۷۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
حاشیه ها
1392/02/08 06:05
امین کیخا
باطل یاوه می شود و باطل کردن یاوه کردن اما یاوه معنی گم کردن هم میدهد که باطل نمی دهد
1394/05/08 00:08
Hossein
سلام
در مصراع دومِ بیت ششم، بجای عقل، باید عاقل نوشته شود .

صائب