گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷۰۸

نصیب اهل دل از چرخ بدگهر سنگ است
که رزق نخل برومند از ثمر سنگ است
همان ز خنده من کوهسار پرشورست
چو کبک دانه روزی مرا اگر سنگ است
جنون من ز ملامت شود سبک پرواز
فلاخنم که مرا توشه سفر سنگ است
تفاوتی نکند پیش سیر چشمی من
اگر گهر به ترازوی من، اگر سنگ است
درای قافله ام نیست جز صدای شکست
که شیشه بارم و این راه سر به سر سنگ است
حصار عافیت جان ماست غفلت ما
که ایمن است ز نشتر رگی که در سنگ است
ز جوش سینه من آسمان به خود لرزد
که زور باده به مینای بیجگر سنگ است
کجا ز دانه و دام جهان فریب خورم؟
مرا که نقش پر و بال در نظر سنگ است
ز روی سخت چو آهن توان به کام رسید
که خرده در کف ممسک، شرار در سنگ است
چه شد ز باده اگر شیشه غوطه زد در لعل؟
همان در آینه پاک شیشه گر سنگ است
ز خود برآ، دل بیدار اگر طمع داری
که چشم بسته بود تا شرار در سنگ است
خبر کی از دل پر خون عشق دارد حسن؟
که لعل در نظر طفل بیخبر سنگ است
مشو ز سختی ایام ناامید که لعل
ز آفتاب خورد رزق اگر چه در سنگ است
ز کار سخت گره وا شود به آسانی
کلید باغ ز چوب است اگر چه در، سنگ است
درست شد ز ملامت شکسته ام صائب
که مومیایی مجنون بیخبر سنگ است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نصیب اهل دل از چرخ بدگهر سنگ است
که رزق نخل برومند از ثمر سنگ است
هوش مصنوعی: سرنوشت و روزگار برای انسان‌های با درک و دل‌های زلال، سخت و سنگین است. مثل آنکه میوه نخل تنومند از سنگ به دست نمی‌آید و اینجا نشان‌دهنده دشواری‌هایی است که آنها در زندگی تجربه می‌کنند.
همان ز خنده من کوهسار پرشورست
چو کبک دانه روزی مرا اگر سنگ است
هوش مصنوعی: خنده من مانند کوهستانی پرجنب و جوش است و اگرچه من شبیه کبوترها قفل به دانه هستم، اما ممکن است دیگران مرا سنگین و سخت حساب کنند.
جنون من ز ملامت شود سبک پرواز
فلاخنم که مرا توشه سفر سنگ است
هوش مصنوعی: دیوانگی من باعث می‌شود تا از عیب‌جویی‌ها راحت شوم و بتوانم آزادانه پرواز کنم، در حالی که بار سفر من سنگین است.
تفاوتی نکند پیش سیر چشمی من
اگر گهر به ترازوی من، اگر سنگ است
هوش مصنوعی: برای من فرقی نمی‌کند که در چشم من چقدر ارزش دارد، چه جواهر باشد یا سنگ، در هر حال به یک اندازه دیده می‌شود.
درای قافله ام نیست جز صدای شکست
که شیشه بارم و این راه سر به سر سنگ است
هوش مصنوعی: قافله‌ام تنها صدای شکسته شدن را می‌شنود، زیرا بارم شیشه‌ای است و این مسیر پر از سنگ و سختی است.
حصار عافیت جان ماست غفلت ما
که ایمن است ز نشتر رگی که در سنگ است
هوش مصنوعی: زندگی ما در پیله‌ای از آرامش و امنیت قرار دارد، اما غفلت و بی‌خبری ما باعث شده که از خطرها و آسیب‌ها دور بمانیم، در حالی که آن خطرها ممکن است در عین حال نزدیک و در دسترس باشند.
ز جوش سینه من آسمان به خود لرزد
که زور باده به مینای بیجگر سنگ است
هوش مصنوعی: از هیجان و احساسات عمیق من، آسمان به لرزه درخواهد آمد؛ چرا که قدرت و تأثیر شراب در ظرفی که هیچ احساس و حسی ندارد، همچون سنگ است.
کجا ز دانه و دام جهان فریب خورم؟
مرا که نقش پر و بال در نظر سنگ است
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که در دام و فریب دنیا گرفتار شوم؟ برای من، کسانی که فقط به ظاهر می‌نگرند، نمی‌توانند ارزش واقعی را ببینند.
ز روی سخت چو آهن توان به کام رسید
که خرده در کف ممسک، شرار در سنگ است
هوش مصنوعی: اگر با اراده‌ای قوی و استقامت مانند آهن بر روی مشکلات غلبه کنی، می‌توانی به خواسته‌های خود دست یابی. حتی از کوچک‌ترین تلاش‌ها و خواسته‌ها، شعله‌ای از شور و انرژی زنده می‌شود، مشابه جرقه‌ای که از برخورد سنگ‌ها تولید می‌شود.
چه شد ز باده اگر شیشه غوطه زد در لعل؟
همان در آینه پاک شیشه گر سنگ است
هوش مصنوعی: اگر شیشه‌ای که در شراب غوطه‌ور شده، در لعل (گوهر قرمز) بیفتد، چه اهمیتی دارد؟ همان‌طور که اگر در آینه (به اعتباری) شفاف، سنگی بیفتد، باز هم آینه همان آینه باقی می‌ماند.
ز خود برآ، دل بیدار اگر طمع داری
که چشم بسته بود تا شرار در سنگ است
هوش مصنوعی: از خودت بیرون بیایید و بیدار شوید، اگر امید دارید، چون چشم‌های بسته نمی‌توانند ببینند حتی زمانی که آتش در سنگ وجود دارد.
خبر کی از دل پر خون عشق دارد حسن؟
که لعل در نظر طفل بیخبر سنگ است
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از دل پر درد و عاطفه‌ی عاشق خبر ندارد. زیبایی و جذابیت‌هایی که در نظر یک کودک بی‌خبر وجود دارد، مانند لعل و جواهر به نظر می‌رسند، در حالی که برای اهل دل، آن‌ها چیزهایی بسیار عمیق‌تر و ارزشمندتر از یک سنگ ساده هستند.
مشو ز سختی ایام ناامید که لعل
ز آفتاب خورد رزق اگر چه در سنگ است
هوش مصنوعی: از ناامیدی در برابر سختی‌های زندگی پرهیز کن، زیرا مانند لعل (سنگ قیمتی) که از آفتاب می‌خورد و رشد می‌کند، حتی اگر در دل سنگ باشد، نعمت و روزی نیز در دل سختی‌ها وجود دارد.
ز کار سخت گره وا شود به آسانی
کلید باغ ز چوب است اگر چه در، سنگ است
هوش مصنوعی: اگرچه درِ باغ از سنگ ساخته شده است و باز کردنش کار دشواری به نظر می‌رسد، اما با یک کلید چوبی می‌توان به راحتی این گره را باز کرد. این یعنی گاهی اوقات مشکلات بزرگ با ابزار ساده و روش‌های آسان حل می‌شوند.
درست شد ز ملامت شکسته ام صائب
که مومیایی مجنون بیخبر سنگ است
هوش مصنوعی: انتقاد و سرزنش، سبب شده است که من از درون دچار شکستن شوم، مانند مومیایی مجنون که تحت تاثیر نا آگاهی، به سنگ تبدیل شده است.