غزل شمارهٔ ۱۶۸۵
ز سیم و زر نظر بی نیاز ما سیرست
غبار خاطر ارباب فقر اکسیرست
به غیر آه نداریم در جگر چیزی
متاع خانه ما چون کمان همین تیرست
به احتیاط قدم در طریق عشق گذار
که داغ لاله این دشت، دیده شیرست
مجو نشاط جوانی ز چرخ کم فرصت
که صبح تا نفسی راست می کند، پیرست
طریق صدق کی قطع می تواند کرد
که همچو صبح جهانتاب با دو شمشیرست
به درد خویش نسازیم، با دوا چه کنیم
کدام خواب پریشان بتر ز تعبیرست؟
شریک دولت خود را نمی توانم دید
به چشم غیرت من مرغ نامه بر، تیرست
مرا به بند چه حاجت، که داغهای جنون
چو داد دست به هم، حلقه های زنجیرست
مدار دست ز دامان جستجو صائب
که روی کعبه نهان زیر زلف شبگیرست
غزل شمارهٔ ۱۶۸۴: به دل چو کوه، گران گرچه این کهن دیرستغزل شمارهٔ ۱۶۸۶: به هر که می نگرم زیر چرخ دلگیرست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز سیم و زر نظر بی نیاز ما سیرست
غبار خاطر ارباب فقر اکسیرست
هوش مصنوعی: ما به زیباییها و ثروتها نیازی نداریم، زیرا غم و اندوه در دل کسانی که فقیر هستند، مانند کانی ارزشمندی است که میتوان به آن افتخار کرد.
به غیر آه نداریم در جگر چیزی
متاع خانه ما چون کمان همین تیرست
هوش مصنوعی: در دل ما چیزی جز آه و ناله وجود ندارد و ارزش و دارایی خانه ما مثل کمان است که تنها تیر آن را نشان میدهد.
به احتیاط قدم در طریق عشق گذار
که داغ لاله این دشت، دیده شیرست
هوش مصنوعی: با احتیاط و دقت وارد مسیر عشق شو، زیرا در اینجا عشق همانند داغی است که بر دل میماند و ممکن است آسیبزا باشد.
مجو نشاط جوانی ز چرخ کم فرصت
که صبح تا نفسی راست می کند، پیرست
هوش مصنوعی: از زندگی جوانی خود لذت ببر، زیرا زمان بسیار محدود است و زندگی به سرعت میگذرد. صبح تا شب، هر لحظه باید از آن بهرهمند شوی، چون به زودی پیری بر تو سایه میافکند.
طریق صدق کی قطع می تواند کرد
که همچو صبح جهانتاب با دو شمشیرست
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند راه راستی را متوقف کند، زیرا همانطور که صبح با روشنیاش منتشر میشود، حقیقت نیز با قدرت و وضوح خود، مانند دو شمشیر درخشنده، ادامه مییابد.
به درد خویش نسازیم، با دوا چه کنیم
کدام خواب پریشان بتر ز تعبیرست؟
هوش مصنوعی: به جای اینکه به درد خود رسیدگی کنیم، با دارو چه کار میتوان کرد؟ بهترین تعبیر خواب آشفته کدام است؟
شریک دولت خود را نمی توانم دید
به چشم غیرت من مرغ نامه بر، تیرست
هوش مصنوعی: من نمیتوانم به نظر دیگران، شریک موفقیتم را ببینم؛ برای من مانند پرندهای است که نامه میآورد، و تیر مانند است.
مرا به بند چه حاجت، که داغهای جنون
چو داد دست به هم، حلقه های زنجیرست
هوش مصنوعی: من نیازی به زنجیر و بند ندارم، چون دردهای دیوانگی مانند زنجیرهایی هستند که با هم گره خوردهاند.
مدار دست ز دامان جستجو صائب
که روی کعبه نهان زیر زلف شبگیرست
هوش مصنوعی: دست از جستجوی حقیقت بردار، زیرا که رمز و راز الهی در آنچه به نظر میرسد پنهان است و در ظواهر چیزها میتوان حقیقت را یافت.