غزل شمارهٔ ۱۶۸۶
به هر که می نگرم زیر چرخ دلگیرست
که میهمان لئیم از حیات خود سیرست
گهر ز گرد یتیمی تمام می گردد
مس و جود مرا درد باده اکسیرست
پیاله چشم و چراغ است شیر گیران را
به چشم بیجگران گرچه دیده شیرست
کنار کشت مده موسم بهار از دست
که موج سبزه به پای نشاط زنجیرست
مباش سرکش و مغرور و بی ادب که هدف
همیشه از رگ گردن نشانه تیرست
ز پیچ و تاب ندارد گزیر روشندل
ز موج خویشتن آب روان به زنجیرست
چه سود جوهر ذاتی چو کارفرما نیست؟
که بی کش، دم شمشیر پشت شمشیرست
ز خضر وحشت سیلاب می کنم صائب
خرابی دل مغرور من ز تعمیرست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به هر که می نگرم زیر چرخ دلگیرست
که میهمان لئیم از حیات خود سیرست
هوش مصنوعی: هر کسی را که میبینم، تحت تأثیر مشکلات و سختیهای زندگی به نظر میرسد و به نظر میرسد که انسانهای بیرحم از زندگیشان خسته شدهاند.
گهر ز گرد یتیمی تمام می گردد
مس و جود مرا درد باده اکسیرست
هوش مصنوعی: ذرات نقرهای رنگ یتیمی به سرعت کامل میشوند و ثروت و بخشش من، مانند نوشیدنی شفابخش، دردهایم را تسکین میدهد.
پیاله چشم و چراغ است شیر گیران را
به چشم بیجگران گرچه دیده شیرست
هوش مصنوعی: چشم مانند پیالهای است که نور را جذب میکند و برای شیرگیران روشنایی به ارمغان میآورد، حتی اگر چشمان بیخبران مانند چشمان شیر باشد.
کنار کشت مده موسم بهار از دست
که موج سبزه به پای نشاط زنجیرست
هوش مصنوعی: در فصل بهار، زمانی که درختان و گیاهان رشد میکنند، نباید اجازه دهیم که فرصتهای خوب و شادابی از دست بروند. زیبایی و طراوت طبیعت باید با شادی و نشاط ما همراه باشد و به گونهای ما را به حرکت وادار کند.
مباش سرکش و مغرور و بی ادب که هدف
همیشه از رگ گردن نشانه تیرست
هوش مصنوعی: آدمی مصمم و مغرور نباش، چرا که همیشه خطر در نزدیکیات وجود دارد و ممکن است به راحتی آسیب ببینی.
ز پیچ و تاب ندارد گزیر روشندل
ز موج خویشتن آب روان به زنجیرست
هوش مصنوعی: روشندلی که به عواطف و احساسات خود آگاه است، چارهای جز پذیرش شرایط ندارد. او همچون آب روانی است که به زنجیر بسته شده و نمیتواند از مسیر خود منحرف شود.
چه سود جوهر ذاتی چو کارفرما نیست؟
که بی کش، دم شمشیر پشت شمشیرست
هوش مصنوعی: اگر کارفرما وجود نداشته باشد، چه فایدهای دارد که ذات یک چیز باارزش باشد؟ زیرا بیتوجهی و بیعملی، تنها به آسیبها و خطرات منجر میشود.
ز خضر وحشت سیلاب می کنم صائب
خرابی دل مغرور من ز تعمیرست
هوش مصنوعی: من از خضر که نماد زندگی و کمال است، به دلیل ترس از سیلاب و بیثباتی، احساس وحشت میکنم. دل مغرورم را که به خاطر ترمیم ظاهری خود فریب خورده است، در واقع خراب و ویران میبینم.