گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۶۲

غبار هستی ما پرده دار سیلاب است
کتان طاقت ما شیر مست مهتاب است
دهان شیر بود خوابگاه وادی عشق
حصار عافیت این محیط، گرداب است
چنان ز سیر چمن خاطرم گزیده شده است
که شاخ گل به نظر آستین قصاب است
عیار آتش روی ترا چه می داند؟
هنوز دیده آیینه در شکرخواب است
اگر ز غیبت ما در حضور می افتند
حضور خاطر ما در حضور احباب است
ترا چه بهره ز رنگینی کلام بود؟
که همچو طفلان چشمت به سرخی باب است
به دور زلف تو کفر آنچنان رواج گرفت
که طاق نسیان امروز طاق محراب است
سر مشاهده عیب خود اگر داری
کدام آینه بهتر ز عالم آب است؟
چرا خموش نگردند طوطیان صائب؟
سخن شناس درین روزگار نایاب است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غبار هستی ما پرده دار سیلاب است
کتان طاقت ما شیر مست مهتاب است
هوش مصنوعی: زندگی ما مانند غباری است که مانع از دیدن جریان واقعی و معنوی به نوعی می‌شود، و توانایی ما در برابر چالش‌ها به اندازه‌ی نرمی و لطافت پارچه‌ای است که تحت تاثیر زیبایی و جذابیت نور ماه قرار دارد.
دهان شیر بود خوابگاه وادی عشق
حصار عافیت این محیط، گرداب است
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده شده که عشق به قدری عمیق و پرخطر است که در آن می‌توان به دام افتاد. در واقع، محیطی که به نظر امن می‌آید، ممکن است در واقع مملو از خطرات و چالش‌ها باشد. عشق مانند یک دنیای پر از هیجان و در عین حال مهجور است که باید با احتیاط در آن قدم برداشت.
چنان ز سیر چمن خاطرم گزیده شده است
که شاخ گل به نظر آستین قصاب است
هوش مصنوعی: خاطرات من از چمنزار آن‌قدر عمیق و تأثیرگذار است که حتی گل‌ها نیز برایم با تصویری ناخوشایند به نظر می‌آیند.
عیار آتش روی ترا چه می داند؟
هنوز دیده آیینه در شکرخواب است
هوش مصنوعی: آتش چگونه می‌تواند به ارزش تو پی ببرد؟ هنوز چشمانش در خواب شیرین غرق است و نمی‌تواند حقیقت را ببیند.
اگر ز غیبت ما در حضور می افتند
حضور خاطر ما در حضور احباب است
هوش مصنوعی: اگر ما غایب هستیم و دیگران در کنار ما نیستند، دیدن آن‌ها موجب یادآوری ما در ذهن دوستان و عزیزان‌مان می‌شود.
ترا چه بهره ز رنگینی کلام بود؟
که همچو طفلان چشمت به سرخی باب است
هوش مصنوعی: تو از زیبایی کلمات چه بهره‌ای می‌بری؟ که چشمانت به اندازه‌ای ساده و بی‌تجربه است که مانند کودکان تنها به سرخی لب‌هایت دل خوش کرده‌ای.
به دور زلف تو کفر آنچنان رواج گرفت
که طاق نسیان امروز طاق محراب است
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی‌های تو، تمام عمل‌های ناپسند در جامعه ریشه دوانده و فراموشی و بی‌توجهی به اصول اخلاقی به حدی رسیده که دیگر هیچ چیز مقدسی وجود ندارد.
سر مشاهده عیب خود اگر داری
کدام آینه بهتر ز عالم آب است؟
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی عیب‌های خود را مشاهده کنی، کدام آینه بهتر از آبی که در جهان وجود دارد، می‌تواند تو را بهتر نشان دهد؟
چرا خموش نگردند طوطیان صائب؟
سخن شناس درین روزگار نایاب است
هوش مصنوعی: چرا طوطی‌ها خاموش بمانند؟ در این زمان، افرادی که قادر به درک و آگاهی هستند بسیار کم هستند.