غزل شمارهٔ ۱۶۶۰
ترا که عالم آیینه عالم آب است
چه احتیاج به تحصیل باده ناب است؟
به گرد راز دل ما که می تواند گشت؟
خزینه گهر ما به مهر گرداب است
ز عشق اگر نکنم گریه، نیست بیدردی
غبار خاطر من سنگ راه سیلاب است
ز چهره گل سیراب، رنگ شد سفری
هنوز شبنم بیدرد در شکرخواب است
دری که بر رخ زاهد به گل برآوردند
به چشم مردم ظاهرپرست محراب است
گرفته است تب احتیاج عالم را
مدار چرخ تنک مایه هم به دولاب است
ز سیل حادثه دلهای روشن آسوده است
درین خرابه متاعی که هست مهتاب است
چرا صدف نکند چاک، سینه را صائب؟
درین زمانه که گوهرشناس نایاب است
غزل شمارهٔ ۱۶۵۹: پرستشی که مدام است می پرستی ماستغزل شمارهٔ ۱۶۶۱: به چشم خفته شکرخواب اگر چه مهتاب است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ترا که عالم آیینه عالم آب است
چه احتیاج به تحصیل باده ناب است؟
هوش مصنوعی: تو که خودت مانند آینهای هستی که جلوهگر تمام عالم هستی، چرا نیازی به کسب و یادگیری شراب ناب داری؟
به گرد راز دل ما که می تواند گشت؟
خزینه گهر ما به مهر گرداب است
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند به عمق راز دل ما پی ببرد. گنجینهی ارزشمند احساسات ما در میان فراز و نشیبهای عشق و محبت پنهان است.
ز عشق اگر نکنم گریه، نیست بیدردی
غبار خاطر من سنگ راه سیلاب است
هوش مصنوعی: اگر از عشق گریه نکنم، در واقع نشاندهنده بیاحساسی من است. در دل من، غبار خاطراتی وجود دارد که مانند سنگی در مسیر سیلاب میماند.
ز چهره گل سیراب، رنگ شد سفری
هنوز شبنم بیدرد در شکرخواب است
هوش مصنوعی: از چهره گل که تازه آبیاری شده، رنگی گرفته است و هنوز قطرههای شبنم بیدرد در خواب شیرین خود باقی ماندهاند.
دری که بر رخ زاهد به گل برآوردند
به چشم مردم ظاهرپرست محراب است
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توصیف زاهدی میپردازد که چهرهاش به زیبایی گل است. مردم ظاهرگرا، او را در جایگاه عبادت و پرستش میبینند، در حالی که واقعیت ممکن است متفاوت باشد. در واقع، زاهد به خاطر ظاهری زیبا و دلنشینش توجه دیگران را جلب کرده و آنان او را میستایند.
گرفته است تب احتیاج عالم را
مدار چرخ تنک مایه هم به دولاب است
هوش مصنوعی: دنیا به دلیل نیازهای مختلف تحت فشار است و حتی در شرایط سخت نیز، همه چیز به تدبیر و چرخش زمان وابسته است.
ز سیل حادثه دلهای روشن آسوده است
درین خرابه متاعی که هست مهتاب است
هوش مصنوعی: در بین این بلایای ناگوار، دلهای پاک و روشن به آرامش رسیدهاند. در این ویرانی چیزی که باقی مانده، نور زیبای ماه است.
چرا صدف نکند چاک، سینه را صائب؟
درین زمانه که گوهرشناس نایاب است
هوش مصنوعی: چرا صدف باید شکاف بردارد و خود را باز کند، در جهانی که مردم آشنا به ارزش گوهر کمیاب هستند؟

صائب