گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۳۴

هر که باریک شد از فکر، توانایی یافت
هر که افتاد ز پا، پنجه گیرایی یافت
بی تعلق گذر از عالم (و) جاویدان باش
هر که چون مهر بدر رفت مسیحایی یافت (کذا)
دیده مگشای که در بحر پر آشوب جهان
هر که پوشید نظر گوهر بینایی یافت
هند را چون نستایم، که درین خاک سیاه
شعله شهرت من جامه رعنایی یافت
حق نه آن است که عاشق نبود بر مرکز
هر که آراسته گردید تماشایی یافت
چون نسوزد جگر از داغ ندامت صائب؟
کآنچه می جست دلم، لاله صحرایی یافت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که باریک شد از فکر، توانایی یافت
هر که افتاد ز پا، پنجه گیرایی یافت
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر افکارش دقت و باریکی بیشتری پیدا کند، قدرت و توانایی بیشتری پیدا می‌کند. و هر کسی که در زندگی با مشکلات مواجه شود و زمین‌گیر شود، توانایی و قدرتی خاص پیدا خواهد کرد.
بی تعلق گذر از عالم (و) جاویدان باش
هر که چون مهر بدر رفت مسیحایی یافت (کذا)
هوش مصنوعی: در زندگی بی‌وابستگی و خلوص را تجربه کن. هر کسی که مانند ماه درخشان بدرخشد، به حالت مسیحایی و آرامش خواهد رسید.
دیده مگشای که در بحر پر آشوب جهان
هر که پوشید نظر گوهر بینایی یافت
هوش مصنوعی: هرگز چشمانت را به روی مشکلات و بی‌نظمی‌های جهان باز نکن، زیرا کسانی که با دقت و بصیرت به مسائل نگاه می‌کنند، به حقیقت و زیبایی‌های پنهانی دست پیدا می‌کنند.
هند را چون نستایم، که درین خاک سیاه
شعله شهرت من جامه رعنایی یافت
هوش مصنوعی: من هند را نمی‌ستایم؛ زیرا در این خاک تیره، نام و شهرت من به گونه‌ای درخشان و زیبا جلوه کرده است.
حق نه آن است که عاشق نبود بر مرکز
هر که آراسته گردید تماشایی یافت
هوش مصنوعی: عشق به معنای نداشتن نیست، بلکه هر کسی که به زیبایی و کمال دست یابد، توجه دیگران را جلب می‌کند.
چون نسوزد جگر از داغ ندامت صائب؟
کآنچه می جست دلم، لاله صحرایی یافت
هوش مصنوعی: وقتی دل انسان از حسرت و پشیمانی نمی‌سوزد، چه دلیلی برای ناراحتی وجود دارد؟ زیرا آنچه را که دلم به دنبالش بوده، همانند لاله‌ای در دشت، به دست آورده‌ام.