گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۲۸

دل ازان زلف چلیپا نتوانست گذشت
طفل از دام تماشا نتوانست گذشت
سوز ما را نتوان کرد به مجنون نسبت
هیچ مرغی ز سرما نتوانست گذشت
دامن از خار علایق نتوان آسان چید
سیل از دامن صحرا نتوانست گذشت
گرچه از فاختگان یافت پر و بال عروج
سرو ازان قامت رعنا نتوانست گذشت
عاقبت سرد به جان کندن بسیار گذاشت
آن که گرم از سر دنیا نتوانست گذشت
دامن دولت جاوید به دستی افتاد
که ز دریوزه دلها نتوانست گذشت
دیده از روی نکویان که تواند برداشت؟
که ز خورشید، مسیحا نتوانست گذشت
صائب از خوردن می گرچه دلش گشت سیاه
لاله از باده حمرا نتوانست گذشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل ازان زلف چلیپا نتوانست گذشت
طفل از دام تماشا نتوانست گذشت
هوش مصنوعی: دل نتوانست از زلف پیچیده و آشفته عبور کند، مانند کودکی که از دام تماشای زیبایی نمی‌تواند خارج شود.
سوز ما را نتوان کرد به مجنون نسبت
هیچ مرغی ز سرما نتوانست گذشت
هوش مصنوعی: غم و سوز ما چنان است که هیچ موجودی، حتی مجنون، نمی‌تواند آن را به راحتی تحمل کند. هیچ پرنده‌ای هم نتوانسته از سرما عبور کند و به امنیت برسد.
دامن از خار علایق نتوان آسان چید
سیل از دامن صحرا نتوانست گذشت
هوش مصنوعی: شما نمی‌توانید به سادگی از چنگال عواطف و وابستگی‌ها رها شوید، همان‌طور که سیل از دامن صحرا نمی‌تواند عبور کند.
گرچه از فاختگان یافت پر و بال عروج
سرو ازان قامت رعنا نتوانست گذشت
هوش مصنوعی: هرچند که از پرندگان زیبا و خوش آواز قدرت پرواز و پرواز کردن وجود دارد، اما قامت زیبای آن سرو بلند و خوش‌اندام، هیچ‌گاه نتوانسته است از ارتفاعات بالاتر گذر کند.
عاقبت سرد به جان کندن بسیار گذاشت
آن که گرم از سر دنیا نتوانست گذشت
هوش مصنوعی: در نهایت، کسی که به خاطر زندگی دنیا سختی زیادی را تحمل کرد، نمی‌تواند از دنیای پرآشوب و مشکلات آن رهایی یابد.
دامن دولت جاوید به دستی افتاد
که ز دریوزه دلها نتوانست گذشت
هوش مصنوعی: دولت پایدار و جاودانی به دست کسی رسید که نتوانست با دل‌های نیازمند به آسانی دست بزند و از کنارشان بگذرد.
دیده از روی نکویان که تواند برداشت؟
که ز خورشید، مسیحا نتوانست گذشت
هوش مصنوعی: چشمی که زیبایی‌های خوبان را ببیند، چگونه می‌تواند از آن‌ها غافل شود؟ حتی مسیحا هم نتوانست از درخشش خورشید بگذرد.
صائب از خوردن می گرچه دلش گشت سیاه
لاله از باده حمرا نتوانست گذشت
هوش مصنوعی: صائب، هرچند که نوشیدن شراب دلش را تیره کرد، اما نتوانست از لذت گل‌های قرمز رنگ شراب (باده حمرا) چشم‌پوشی کند.