غزل شمارهٔ ۱۶۲۷
شب که بر انجمن آن شعله سیراب گذشت
عرق شمع ز پیراهن مهتاب گذشت
خنده کبک به کهسار زند تمکینش
آن که از خانه ما تند چو سیلاب گذشت
دوش کان سرو روان سایه به مسجد افکند
چه ز خمیازه آغوش به محراب گذشت
طی شد آن عهد که دل شکوه دوران می کرد
این جراحت ز برون دادن خوناب گذشت
ای که از روی تو شد روی زمین آینه زار
باید از لغزش مستانه سیماب گذشت
صاحب اشک ندامت غم دوزخ نخورد
می توان سالم از آتش به همین آب گذشت
چون سیاووش مسلم گذرد از آتش
هر که مردانه تواند ز می ناب گذشت
خون مرده است ز شب آنچه به غفلت گذرد
زنده دل آن که تواند ز سر خواب گذشت
مغز را بوی دل سوخته از جا برداشت
تا که امروز ازین دشت جگرتاب گذشت؟
نیست در عالم اسباب، صفایی صائب
آن بود صاف که از پرده اسباب گذشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب که بر انجمن آن شعله سیراب گذشت
عرق شمع ز پیراهن مهتاب گذشت
هوش مصنوعی: وقتی شب به پایان میرسد و انجمن نور میگیرد، اشک شمع از لباس ماه در میافتد.
خنده کبک به کهسار زند تمکینش
آن که از خانه ما تند چو سیلاب گذشت
هوش مصنوعی: کبک با خوشحالی در کوهستان میخندد، اما کسی که از خانه ما با سرعت میگذرد، هیچ اعتنایی به آن ندارد.
دوش کان سرو روان سایه به مسجد افکند
چه ز خمیازه آغوش به محراب گذشت
هوش مصنوعی: دیشب، آن مجسمه زیبا که مانند سرو است، سایهاش را به مسجد انداخت. او با خمیازهای عمیق و دلنشین، به سمت محراب رفت.
طی شد آن عهد که دل شکوه دوران می کرد
این جراحت ز برون دادن خوناب گذشت
هوش مصنوعی: عهد و پیمانی که قرار بود با دل داشته باشیم، دیگر به پایان رسیده است. این زخم که از دل به بیرون میزند، نشانهای است از گذشت زمان و رنجی که تحمل کردهام.
ای که از روی تو شد روی زمین آینه زار
باید از لغزش مستانه سیماب گذشت
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر زیبایی تو، زمین به مانند آینهای شفاف و براق شده است، برای اینکه در این حالت جذابیت باقی بماند، باید از لغزشهای مستانه و دلخوشیهای لحظهای عبور کرد.
صاحب اشک ندامت غم دوزخ نخورد
می توان سالم از آتش به همین آب گذشت
هوش مصنوعی: کسی که از کرده خود پشیمان است، درد و رنج عذاب را تجربه نمیکند. میتوان با آرامش و هوشیاری از خطرات و مشکلات عبور کرد.
چون سیاووش مسلم گذرد از آتش
هر که مردانه تواند ز می ناب گذشت
هوش مصنوعی: وقتی سیاووش با ایمان و شجاعت از میان آتش عبور کرد، نشان میدهد که هر کسی که به راستی با دلی راسخ و نیرومند از شراب ناب بگذرد.
خون مرده است ز شب آنچه به غفلت گذرد
زنده دل آن که تواند ز سر خواب گذشت
هوش مصنوعی: خون مرده به شب، آنچه که به نادانی میگذرد، زنده دل کسی است که میتواند از خواب بیدار شود و به فکر بیفتد.
مغز را بوی دل سوخته از جا برداشت
تا که امروز ازین دشت جگرتاب گذشت؟
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر حالتی عمیق و دردناک است. گوینده به احساس سوختگی و ناراحتی عاطفی اشاره دارد که تمام وجود او را درگیر کرده و سبب شده تا از واقعیت دور شود. او در بخشی از دشت زندگیاش در حال گذر است، اما این احساسات او را تحتتاثیر قرار داده و باعث شده که نتواند به راحتی به جلو نگاه کند. این تصویر به نوعی نمایانگر تلاش برای درک و مواجهه با مشکلات روحی و عاطفی است.
نیست در عالم اسباب، صفایی صائب
آن بود صاف که از پرده اسباب گذشت
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ چیزی نمیتواند به پاکی و روشنی چیزی که فراتر از عوامل و وسایل مادی است، برسد.

صائب