گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۲۴

دار ازان چوب به پیش ره منصور گذاشت
که قدم از ره باریک ادب دور گذاشت
این همان جلوه حسن است که چون ساقی شد
داغ بی حوصلگی بر جگر طور گذاشت
لب ببند از سخن حق که همین گستاخی
بالش دار به زیر سر منصور گذاشت
وادی عشق چه وادی است که با آن وسعت
پای باید همه جا بر کمر مور گذاشت
کلک صائب نشود کندرو از طعنه خصم
نتوان اره به فرق شجر طور گذاشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دار ازان چوب به پیش ره منصور گذاشت
که قدم از ره باریک ادب دور گذاشت
هوش مصنوعی: درختی که به خاطر نداشته‌ها و ناپرهیزی‌هایش، در مسیر منصور قرار گرفت، نشان از بی‌ادبی و دوری از آداب نشان می‌دهد.
این همان جلوه حسن است که چون ساقی شد
داغ بی حوصلگی بر جگر طور گذاشت
هوش مصنوعی: این زیبایی همانند یک ساقی است که با خود حس انتظار و تردید را به دل می‌نشاند و بر قلب انسان فشار می‌آورد.
لب ببند از سخن حق که همین گستاخی
بالش دار به زیر سر منصور گذاشت
هوش مصنوعی: باید از گفتن حقیقت خودداری کنی، زیرا همین جسارت باعث شد که فردی مانند منصور، در جایگاهی بالا قرار گیرد.
وادی عشق چه وادی است که با آن وسعت
پای باید همه جا بر کمر مور گذاشت
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، چه مکان وسیعی است که برای حرکت در آن باید همیشه با احتیاط و دقت قدم برداشت.
کلک صائب نشود کندرو از طعنه خصم
نتوان اره به فرق شجر طور گذاشت
هوش مصنوعی: اگر انسانی با پشتکار و تلاش، از انتقادات و طعنه‌های دیگران متاثر نشود، می‌تواند به موفقیت دست یابد. مانند یک درخت که با وجود چالش‌ها و سختی‌ها، همچنان برپا می‌ماند و رشد می‌کند.