غزل شمارهٔ ۱۶۲۳
اگر آیینه دل نور و صفایی می داشت
در نظر چهره خورشید لقایی می داشت
خرج آب و گل تعمیر نمی شد هرگز
برگ کاه من اگر کاهربایی می داشت
دست در دامن خورشید نمی زد شبنم
گل این باغ اگر بوی وفایی می داشت
بر سر کوی تو غوغای قیامت می بود
گر شکست دل عشاق صدایی می داشت
می گذشت از دل من راست کجا ناوک او
استخوان من اگر بخت همایی می داشت
به جفا دل ز تو شد قانع و دشمنکام است
آه اگر از تو تمنای وفایی می داشت
بیخبر می گذرد عمر گرامی افسوس
کاش این قافله آواز درایی می داشت
دل نهاد قفس جسم نمی شد صائب
دل سرگشته اگر راه به جایی می داشت
غزل شمارهٔ ۱۶۲۲: دل صد چاک اگر دست ز تن برمی داشتغزل شمارهٔ ۱۶۲۴: دار ازان چوب به پیش ره منصور گذاشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر آیینه دل نور و صفایی می داشت
در نظر چهره خورشید لقایی می داشت
هوش مصنوعی: اگر دل انسان روشن و پاک باشد، در آن صورت میتواند چهره زیبای خورشید را به خوبی ببیند و از نور آن بهرهمند شود.
خرج آب و گل تعمیر نمی شد هرگز
برگ کاه من اگر کاهربایی می داشت
هوش مصنوعی: هزینهای که برای بهبود و ساختن دوباره من صرف میشود، هرگز جبران نخواهد شد اگر برگی از عزم و ارادهام در دست نداشته باشم.
دست در دامن خورشید نمی زد شبنم
گل این باغ اگر بوی وفایی می داشت
هوش مصنوعی: اگر بوی وفا در این باغ وجود داشت، شبنم گل هرگز دستش را به دامن خورشید نمیزد.
بر سر کوی تو غوغای قیامت می بود
گر شکست دل عشاق صدایی می داشت
هوش مصنوعی: در اطراف خیابان تو، شور و جنجال همچون قیامت برپا میشود، اگر دل عاشقان بشکند، صدای آن به گوش میرسد.
می گذشت از دل من راست کجا ناوک او
استخوان من اگر بخت همایی می داشت
هوش مصنوعی: دلم به راحتی از جایی میگذشت، اما تیر عشق او سبب شده بود که اگر بخت خوبی داشتم، شاید وضعیت بهتری میداشتم.
به جفا دل ز تو شد قانع و دشمنکام است
آه اگر از تو تمنای وفایی می داشت
هوش مصنوعی: دل من به خاطر بدیهات راضی شده و حالا به دشمنی با تو فکر میکند. ای کاش از تو خواسته بودم که وفادار باشی.
بیخبر می گذرد عمر گرامی افسوس
کاش این قافله آواز درایی می داشت
هوش مصنوعی: عمر ارزشمند ما بیخبر و در سکوت میگذرد و ای کاش این سفر زندگی صدایی از خود به جا میگذاشت تا یادآور لحظات ما باشد.
دل نهاد قفس جسم نمی شد صائب
دل سرگشته اگر راه به جایی می داشت
هوش مصنوعی: اگر دل در قفس جسم قرار نمیگرفت، صائب، دل آشفته اگر راهی پیدا میکرد، به جایی میرسید.

صائب