غزل شمارهٔ ۱۶۲۲
دل صد چاک اگر دست ز تن برمی داشت
راه چون شانه در آن زلف معنبر می داشت
آن که گریان به سر خاک من آمد چون شمع
کاش در زندگی از خاک مرا برمی داشت
دل بی حوصله سرشار ز می می گردید
چون سبو دست طلب گر به ته سر می داشت
می توانستم ازان لب، دهنی شیرین کرد
خال اگر چشم ازان کنج دهن برمی داشت
گر به همیان زر افزوده شدی طول حیات
زندگی بیش ز درویش، توانگر می داشت
اگر آیینه نمی بود ز روشن گهران
که چراغی به سر خاک سکندر می داشت؟
صورتی داشت فکندن به زمین حرف مرا
اگر آن آینه رو طوطی دیگر می داشت
نتوان کند دل از صورت شیرین، ور نه
کوه را ناله فرهاد ز جا برمی داشت
همه را در سر و کار تو به رغبت می کرد
صائب دلشده گر صد دل دیگر می داشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل صد چاک اگر دست ز تن برمی داشت
راه چون شانه در آن زلف معنبر می داشت
هوش مصنوعی: اگر دل با وجود صد چاک و زخم، از تن جدا میشد، میتوانست به راحتی در راهی مانند شانه، در آن زلف زیبا و معطر حرکت کند.
آن که گریان به سر خاک من آمد چون شمع
کاش در زندگی از خاک مرا برمی داشت
هوش مصنوعی: کسی که با اشک به سر خاک من آمده، مانند شمعی است. ای کاش در زندگی، از خاک من بهرهمند میشود.
دل بی حوصله سرشار ز می می گردید
چون سبو دست طلب گر به ته سر می داشت
هوش مصنوعی: دل بیحوصله و ناآرامی همواره به دنبال شراب و لذت میگردد، همانطور که سبویی که خالی است، اگر دستی به آن برسد به ته آن مینگرد.
می توانستم ازان لب، دهنی شیرین کرد
خال اگر چشم ازان کنج دهن برمی داشت
هوش مصنوعی: میتوانستم از لب تو طعمی شیرین بگیرم، اگر چشمانت را از آن گوشه دهن برمیداشتی.
گر به همیان زر افزوده شدی طول حیات
زندگی بیش ز درویش، توانگر می داشت
هوش مصنوعی: اگر در زندگیات به داراییات افزوده شود، درازای عمرت بیشتر از یک درویش خواهد بود، اما ثروتمند واقعی همان کسی است که درونش غنی است.
اگر آیینه نمی بود ز روشن گهران
که چراغی به سر خاک سکندر می داشت؟
هوش مصنوعی: اگر آیینهای وجود نداشت تا نورهای درخشان را منعکس کند، چه کسی چراغی بر مزار سکندر میافروخت؟
صورتی داشت فکندن به زمین حرف مرا
اگر آن آینه رو طوطی دیگر می داشت
هوش مصنوعی: صورت او همچون آینهای است که اگر به زمین بیفتد، کلام من را به درستی منعکس نخواهد کرد. اگر آن آینه مانند طوطی دیگری بود، ممکن بود که بهتر حرفم را بیان کند.
نتوان کند دل از صورت شیرین، ور نه
کوه را ناله فرهاد ز جا برمی داشت
هوش مصنوعی: دل نمیتواند از زیبایی چهره شیرین دل کند. اگر امکان داشت، نالههای فرهاد میتوانست کوه را جابجا کند.
همه را در سر و کار تو به رغبت می کرد
صائب دلشده گر صد دل دیگر می داشت
هوش مصنوعی: صائب، در این بیت به این معنا اشاره میکند که تمام علاقه و توجه او به تو بود و حتی اگر دلهای زیادی هم میداشت، باز هم به تو محبت میکرد. در واقع، او عشق و احساساتش را تنها به تو اختصاص داده است و هر گونه جاذبهای که برای دیگران داشته باشد، به پای محبت نسبت به تو نمیرسد.

صائب