غزل شمارهٔ ۱۶۱۸
جوش می خشتی اگر از خم صهبا برداشت
سقف این میکده را جوش من از جا برداشت
دست اگر در کمر کوه کند می گسلد
زور شوقی که مرا سلسله از پا برداشت
شوری از ناله مجنون به بیابان افتاد
که دل از سینه لیلی ره صحرا برداشت
من نه آنم که تراوش کند از من سخنی
پرده از راز من آن آینه سیما برداشت
پای من بر سر گنج است به هر جا که روم
تا که از خاک مرا آبله پا برداشت
چه ز اندیشه تجرید به خود می لرزی؟
سوزنی بود درین راه، مسیحا برداشت
شرم اندیشه گداز تو که روزافزون باد
از دل اهل هوس یاد تمنا برداشت
طاقت دیدن همچشم که دارد صائب؟
دید از دور مرا بلبل و غوغا برداشت
غزل شمارهٔ ۱۶۱۷: از زر و سیم جهان پاس نظر باید داشتغزل شمارهٔ ۱۶۱۹: از دلم عشق به جامی غمی دنیا برداشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جوش می خشتی اگر از خم صهبا برداشت
سقف این میکده را جوش من از جا برداشت
هوش مصنوعی: اگر از ظرف شراب، گل به جوش بیاید، این میکده را مثل جوش من به تلاطم میآورد.
دست اگر در کمر کوه کند می گسلد
زور شوقی که مرا سلسله از پا برداشت
هوش مصنوعی: اگر کسی دستی به کمر کوه بزند، قدرت شوقی که در دل من وجود دارد، میتواند آن کوه را بشکند و زنجیری که مرا به زمین بسته، از پایم آزاد کند.
شوری از ناله مجنون به بیابان افتاد
که دل از سینه لیلی ره صحرا برداشت
هوش مصنوعی: نالههای عاشقانه مجنون در بیابان طنینانداز شد و این نالهها به قدری عمیق بود که دل لیلا نیز از سینهاش به سوی صحرا پرکشید.
من نه آنم که تراوش کند از من سخنی
پرده از راز من آن آینه سیما برداشت
هوش مصنوعی: من شخصی نیستم که از درونم سخنانی بروز کند، بلکه آن آینهای که چهرهام را نشان میدهد، پرده از رازم برمیدارد.
پای من بر سر گنج است به هر جا که روم
تا که از خاک مرا آبله پا برداشت
هوش مصنوعی: من در هر قدم که میزنم، در حقیقت بر روی گنجی قرار دارم، اما تا زمانی که زخم پاهایم برطرف نشود، نمیتوانم از آن بهرهمند شوم.
چه ز اندیشه تجرید به خود می لرزی؟
سوزنی بود درین راه، مسیحا برداشت
هوش مصنوعی: در اینجا سوالی مطرح میشود که چرا از فکر کردن به معانی عمیق و مجرد میلرزی؟ در این مسیر، سوزنی وجود دارد که مسیحا را به سفر میبرد، یعنی حتی کوچکترین نشانهای میتواند به تغییرات بزرگی منجر شود.
شرم اندیشه گداز تو که روزافزون باد
از دل اهل هوس یاد تمنا برداشت
هوش مصنوعی: خجالت از افکار تو در حال افزایش است و دل افرادی که تنها به خواستههای خود فکر میکنند، آرزوی تمنا را از یاد برده است.
طاقت دیدن همچشم که دارد صائب؟
دید از دور مرا بلبل و غوغا برداشت
هوش مصنوعی: آیا تو قدرت دیدن را داری مانند چشمی که صائب دارد؟ بلبل از دور مرا میبیند و سر و صدایی برمیافزاید.

صائب