غزل شمارهٔ ۱۶۰۳
گرچه نم در جگر و در دل تنگم خون نیست
مژه ام چشم به راه مدد جیحون نیست
رزق موری چو من از خوشهٔ آن زلف برید
یک جو انصاف در آن چهرهٔ گندم گون نیست
صاف کن آینه و رو به خرابات گذار
خشت خم هیچ کم از سینهٔ افلاطون نیست
الف قد تو آورده رعونت با خویش
مصرع سرو به تقطیع کسان موزون نیست
حاصل دهر بود لازم ناموزونی
سرو از آن بی ثمر افتاد که ناموزون نیست
صائب این کاوش ایام نه تنها با توست
چهرهٔ کیست که از خون جگر گلگون نیست؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرچه نم در جگر و در دل تنگم خون نیست
مژه ام چشم به راه مدد جیحون نیست
هوش مصنوعی: با وجود اینکه درونم اشک و اندوه زیادی دارم، اما امیدی به کمک و نجات از مشکلات ندارم و فقط منتظر چیزی هستم که بیاید.
رزق موری چو من از خوشهٔ آن زلف برید
یک جو انصاف در آن چهرهٔ گندم گون نیست
هوش مصنوعی: یک مور کوچک مثل من از خوشههای زلف آن معشوق، حتی یک ذره انصاف در چهرهی زیبا و طلاییاش نمییابد.
صاف کن آینه و رو به خرابات گذار
خشت خم هیچ کم از سینهٔ افلاطون نیست
هوش مصنوعی: آینه را صاف کن و به سمت مکانهای شاداب و خوش بگذران. در اینجا، خمی که داریم هیچ فرقی با دل افلاطون ندارد.
الف قد تو آورده رعونت با خویش
مصرع سرو به تقطیع کسان موزون نیست
هوش مصنوعی: علف بلندی که به نظر میرسد خود را برتر از دیگران میبیند، در واقع به خاطر قدش نمیتواند به زیبایی و توازن سروها برسد.
حاصل دهر بود لازم ناموزونی
سرو از آن بی ثمر افتاد که ناموزون نیست
هوش مصنوعی: نتیجه دوران نشان میدهد که انحراف و ناهماهنگی در زیبایی سرو، به خاطر این است که دیگر بیثمر و بدون فایده شده است و دیگر ناهماهنگی وجود ندارد.
صائب این کاوش ایام نه تنها با توست
چهرهٔ کیست که از خون جگر گلگون نیست؟
هوش مصنوعی: این روزگار که در آن به سر میبریم، تنها به تو اختصاص ندارد. همه افراد با زحمات و دردهای خود، نشانههایی از رنج و اهتمام را بر چهره دارند و هیچکس از این مشکلات مصون نیست.