غزل شمارهٔ ۱۵۹۲
حال گویاست اگر تیغ زبان گویا نیست
شکوه و شکر به فرمان زبان تنها نیست
پیش فرهاد که زد شیشه ناموس به سنگ
خنده کبک، کم از قهقهه مینا نیست
لنگر عقل به دست آر که در عالم آب
آنقدر موج خطر هست که در دریا نیست
گرمی لاله خونگرم مرا دارد داغ
ورنه مجنون مرا وحشتی از صحرا نیست
سرکشی در قدم کوه جواهر افشاند
وادی حرص به نزدیکی استغنا نیست
از طلب، مطلب اگر خیر بود طالب را
طلب روی زمین هم طلب دنیا نیست
دیده روزنه از شمع بود نورانی
چشم پوشیده بود هر که به دل بینا نیست
معنی عزلت اگر وحشت از آبادانی است
جغد در مرتبه خویش کم از عنقا نیست
نه همین فکر خط و خال تو صائب دارد
در دل سوخته کیست که این سودا نیست؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حال گویاست اگر تیغ زبان گویا نیست
شکوه و شکر به فرمان زبان تنها نیست
هوش مصنوعی: حال به وضوح بیانگر است، اگرچه زبان قادر به بیان آن نیست. شکایت و قدردانی تنها وابسته به کلام نیستند.
پیش فرهاد که زد شیشه ناموس به سنگ
خنده کبک، کم از قهقهه مینا نیست
هوش مصنوعی: زمانی که فرهاد تصمیم به شکستن شیشه ناموس گرفت، صدای خنده کبک و قهقهه مینا هیچ تفاوتی با هم ندارند.
لنگر عقل به دست آر که در عالم آب
آنقدر موج خطر هست که در دریا نیست
هوش مصنوعی: عقل و فکر خود را در کنارت داشته باش، زیرا در زندگی پر از چالشها و خطرها هستیم که شاید در دریا به این مقدار وجود نداشته باشد.
گرمی لاله خونگرم مرا دارد داغ
ورنه مجنون مرا وحشتی از صحرا نیست
هوش مصنوعی: گل لاله با رنگ خونین و گرمش مرا به شدت تحت تاثیر قرار داده، اما اگر این گرما وجود نداشت، من از بیابان هیچ ترسی ندارم.
سرکشی در قدم کوه جواهر افشاند
وادی حرص به نزدیکی استغنا نیست
هوش مصنوعی: در مسیر کوه، جواهراتی پراکنده میشود و این نشاندهنده آن است که حرص و طمع به هیچ عنوان به نزدیکی آرامش و بینیازی نخواهد رسید.
از طلب، مطلب اگر خیر بود طالب را
طلب روی زمین هم طلب دنیا نیست
هوش مصنوعی: اگر چیزی که خواسته میشود، خوب و مفید باشد، پس خواسته آن فرد فقط به دنبال امور دنیوی نیست و نباید آن را محدود به چیزهای دنیایی دانست.
دیده روزنه از شمع بود نورانی
چشم پوشیده بود هر که به دل بینا نیست
هوش مصنوعی: شمع روشنایی را از چشم بیدار خود میگیرد، اما کسی که دلش بینا نیست، نمیتواند این نور را ببیند.
معنی عزلت اگر وحشت از آبادانی است
جغد در مرتبه خویش کم از عنقا نیست
هوش مصنوعی: اگر عزت و آرامش به خاطر ترس از شلوغی و آبادانی به دست میآید، پس جغد در زندگی خود از پرنده افسانهای عنقا هم کمتر نیست.
نه همین فکر خط و خال تو صائب دارد
در دل سوخته کیست که این سودا نیست؟
هوش مصنوعی: این فکر و خیال درباره نقش و نگار تو، از دل سوختهام برمیخیزد. کیست که در این عشق و طلب، دیوانه نباشد؟