غزل شمارهٔ ۱۵۸
از بهار افزود شور عشق چون بلبل مرا
خامه مشق جنون گردید چوب گل مرا
صحبت طفلان بود دیوانه را باغ و بهار
دامن پر سنگ باشد دامن پر گل مرا
با پریشان خاطری از وسعت مشرب خوشم
چشمه ها پنهان بود در موجه سنبل مرا
می شوند از زودرفتن ها، گرانان خوشگوار
نیست از سیل بهاران شکوه ای چون پل مرا
پای طاوس از پر طاوس باشد بی نصیب
نیست غیر از خارخاری زان رخ گلگل مرا
خواب من هر چند از رطل گران سنگین ترست
شیشه می، می کند بیدار از قلقل مرا
گل چو شبنم رو نمی پوشد ز چشم پاک من
می برد با خود به سیر گلستان بلبل مرا
معنی رنگین شراب لاله رنگ من بس است
نیست صائب دیده حسرت به جام مل مرا
غزل شمارهٔ ۱۵۷: شد گرفتاری فزون در روزگار خط مراغزل شمارهٔ ۱۵۹: می کشد هر دم ز بی تابی به جایی دل مرا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از بهار افزود شور عشق چون بلبل مرا
خامه مشق جنون گردید چوب گل مرا
هوش مصنوعی: بهار باعث شد که عشق در دل من شوق و هیجان به وجود آورد، مانند بلبل که در بهار میخواند. حالا قلمم برای نوشتن احساسات دیوانگیام به خاطر عشق مانند چوب گلی شده است.
صحبت طفلان بود دیوانه را باغ و بهار
دامن پر سنگ باشد دامن پر گل مرا
هوش مصنوعی: صحبت کودکان، دیوانه را به یاد باغ و بهار میاندازد، در حالی که دامن او پر از سنگ است، اما دامن من پر از گل است.
با پریشان خاطری از وسعت مشرب خوشم
چشمه ها پنهان بود در موجه سنبل مرا
هوش مصنوعی: در حالی که ذهنم مشوش است و احساساتی در درونم دارم، از تنوع و زیبایی طبیعت لذت میبرم. چشمههای زندگی و شادی بهطور پنهانی در دل زیباییهای اطرافم وجود دارند و من را به وجد میآورند.
می شوند از زودرفتن ها، گرانان خوشگوار
نیست از سیل بهاران شکوه ای چون پل مرا
هوش مصنوعی: بعضی از افراد با عجله و شتاب از کنار ما میروند، اما آنها که با آرامش و خوشرویی میآیند، از مشکلات و چالشهای زندگی مانند سیل بهار، چیزی نمیگویند و به مانند پلی محکم در کنار ما هستند.
پای طاوس از پر طاوس باشد بی نصیب
نیست غیر از خارخاری زان رخ گلگل مرا
هوش مصنوعی: پای طاوس از پر طاوس جدا نیست و تنها چیزی که از آن به جا میماند، خردههای گل و خار است. به عبارت دیگر، زیبایی و تجمل یک موجود، همیشه با خطرات و ناراحتیها نیز همراه است و نمیتوان از زینتها بدون آسیب و رنج بهرهمند شد.
خواب من هر چند از رطل گران سنگین ترست
شیشه می، می کند بیدار از قلقل مرا
هوش مصنوعی: خواب من هرچند سنگین و عمیق است، اما نوشیدن شراب مرا به حالتی بیدار و آگاه درمیآورد.
گل چو شبنم رو نمی پوشد ز چشم پاک من
می برد با خود به سیر گلستان بلبل مرا
هوش مصنوعی: گل مانند شبنم، زیباییاش را از دید من پنهان نمیکند و با خود به باغ گلها میبرد، بلبل همیشه در دل من جا دارد.
معنی رنگین شراب لاله رنگ من بس است
نیست صائب دیده حسرت به جام مل مرا
هوش مصنوعی: شراب رنگین و زیبا کافی است، دیگر نیازی نیست که من به جستجوی جام ملایم و دلتنگی بپردازم.

صائب