گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۲۲

آن که در جام خضر آب بقا ریخته است
به لب تشنه ما زهر فنا ریخته است
ما نه امروز کبابیم، که معمار ازل
رنگ افلاک ز خاکستر ما ریخته است
طفلی و سنگ و گهر در نظرت یکسان است
تو چه دانی که درین خاک چها ریخته است!
نیست پرواز به بال دگران شیوه من
ورنه در سایه من بال هما ریخته است
خاک را دست به افسردن این آتش نیست
خون عشاق عیان است کجا ریخته است
ما نه آنیم که بر برگ بلرزیم چو بید
بارها دامن گل از کف ما ریخته است
صائب از چشمه آیینه کجا گیرد آب؟
آن که در شوره زمین آب بقا ریخته است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن که در جام خضر آب بقا ریخته است
به لب تشنه ما زهر فنا ریخته است
هوش مصنوعی: آن کسی که در ظرف خضر، آب جاودانگی را ریخته است، به ما که تشنه هستیم، زهر فنا (زهر نابودی) را داده است.
ما نه امروز کبابیم، که معمار ازل
رنگ افلاک ز خاکستر ما ریخته است
هوش مصنوعی: ما امروز به طور ساده و ابتدایی نیستیم؛ زیرا سازنده جهان از خاکستر وجود ما رنگی برای آفرینش آسمان‌ها به کار برده است.
طفلی و سنگ و گهر در نظرت یکسان است
تو چه دانی که درین خاک چها ریخته است!
هوش مصنوعی: کودک، سنگ و جواهر در نظر تو هیچ تفاوتی ندارند، اما تو نمی‌دانی که در این خاک چه چیزهای با ارزش و پنهانی وجود دارد!
نیست پرواز به بال دگران شیوه من
ورنه در سایه من بال هما ریخته است
هوش مصنوعی: من به شیوه دیگران پرواز نمی‌کنم و اگر قرار بود پرواز کنم، هما در سایه‌ام بال‌هایش را گسترش داده است.
خاک را دست به افسردن این آتش نیست
خون عشاق عیان است کجا ریخته است
هوش مصنوعی: خاک نمی‌تواند این آتش را خاموش کند، زیرا آثار عشق و احساسات عمیق در خون عاشقان نمایان است و مشخص است که کجا ریخته شده است.
ما نه آنیم که بر برگ بلرزیم چو بید
بارها دامن گل از کف ما ریخته است
هوش مصنوعی: ما از آن دسته نیستیم که مانند درخت بید به راحتی بلرزیم و دچار نوسان شویم. بارها از ما چیزهای ارزشمندی مانند گل و زیبایی جدا شده و از دست رفته است.
صائب از چشمه آیینه کجا گیرد آب؟
آن که در شوره زمین آب بقا ریخته است
هوش مصنوعی: صائب، از کجا می‌تواند آب را از چشمه‌ی آیینه بگیرد؟ کسی که در جایی بی‌ثمر مانند زمین شور، آب بقا را ریخته است.