غزل شمارهٔ ۱۵۱۰
چشم بیدار چراغی است که در منزل اوست
دل بیتاب سپندی است که در محفل اوست
شکوه از تنگدلی شیوه آگاهان نیست
که فتوحات جهان در گره مشکل اوست
عشق فارغ ز غم و درد گرفتاران نیست
رخنه در سینه هر کس که فتد در دل اوست
کام دنیای سبکرو به خودش می ماند
ماهی ریک روان موجه بیحاصل اوست
عشق بحری است که چون بر سر طوفان آید
دست شستن ز متاع دو جهان ساحل اوست
دست در گردن دلهای پریشان دارد
آن که از تیغ تغافل دو جهان بسمل اوست
سالکان ره تحقیق نشانی دارند
هر که مایل به دو عالم نبود مایل اوست
فرصت نقل مکان نیست برون زین عالم
هر که هر جا فتد از پای، همان منزل اوست
هر غباری که سر از پا نشناسد صائب
می توان یافت که دنباله رو محمل اوست
غزل شمارهٔ ۱۵۰۹: عقل نخلی است خزان دیده که ماتم با اوستغزل شمارهٔ ۱۵۱۱: چشم پر خون، صدف گوهر یکدانه اوست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشم بیدار چراغی است که در منزل اوست
دل بیتاب سپندی است که در محفل اوست
هوش مصنوعی: انسانی دارای بصیرت و آگاهی، کسی است که در زندگی خود روشنایی و روشنی دارد. در حالی که دل مضطرب و ناآرام او مشابه آتشی است که در جمع و محافلش میتابد و نشاندهنده احساسات درونی و شور و شوق اوست.
شکوه از تنگدلی شیوه آگاهان نیست
که فتوحات جهان در گره مشکل اوست
هوش مصنوعی: ناله و شکایت از فقر و تنگدستی، کار افراد دانا نیست؛ چرا که موفقیتهای بزرگ در جهان به حل مشکلات و چالشهای دشوار وابسته است.
عشق فارغ ز غم و درد گرفتاران نیست
رخنه در سینه هر کس که فتد در دل اوست
هوش مصنوعی: عشق، هرگز از غم و درد کسانی که به آن مبتلا هستند، جدا نیست. اگر عشقی در دل کسی نشسته باشد، به طور حتم غم و درد نیز در سینهاش رخنه میکند.
کام دنیای سبکرو به خودش می ماند
ماهی ریک روان موجه بیحاصل اوست
هوش مصنوعی: زندگی راحت و بیدغدغه، مانند ماهی در میان آب، تنها به خودش تعلق دارد و در نهایت، لذتهای زودگذر و بیفایدهای را به همراه دارد.
عشق بحری است که چون بر سر طوفان آید
دست شستن ز متاع دو جهان ساحل اوست
هوش مصنوعی: عشق مانند یک دریا است که وقتی طوفانی میشود، هرچه در دست داشته باشیم، باید از آن بگذریم. عشق تنها نقطهای امن و مطمئن است.
دست در گردن دلهای پریشان دارد
آن که از تیغ تغافل دو جهان بسمل اوست
هوش مصنوعی: کسی که با بیتوجهی و نادیده گرفتن دیگران باعث درد و رنج آنها میشود، در واقع، دست خود را بر گردن دلهای آشفته و نگران قرار داده است.
سالکان ره تحقیق نشانی دارند
هر که مایل به دو عالم نبود مایل اوست
هوش مصنوعی: سالکان راه پژوهش، نشانههایی دارند. هر کسی که به دو جهان، یعنی دنیا و آخرت، تمایل نداشته باشد، دلش به محبت او (خدا) گراشته شده است.
فرصت نقل مکان نیست برون زین عالم
هر که هر جا فتد از پای، همان منزل اوست
هوش مصنوعی: در این دنیا فرصتی برای جابجایی وجود ندارد؛ هر کس در هر جایی که بیفتد و سقوط کند، همان جا برای او خانه و منزل خواهد بود.
هر غباری که سر از پا نشناسد صائب
می توان یافت که دنباله رو محمل اوست
هوش مصنوعی: هر کسی که نتواند خود را از غبار و مشکلات زندگی جدا کند، میتواند به سادگی بیابد که دنبال چیزی است که او را به سمت کمال و هدف اصلیاش هدایت میکند.

صائب