غزل شمارهٔ ۱۴۸۶
زنگ آیینه من صحبت بیدردان است
نفس سوختگان مغز مرا ریحان است
نعل پیران بود از قامت خم در آتش
این کمانی است که چون تیر، سبک جولان است
آفتابی که بود ایمن از آسیب زوال
قرص نانی است که بر سفره درویشان است
آسیایی که ز خود آب بیرون می آرد
زیر گردون سبکسیر همین دندان است
می دهد زود سر سبز ز غفلت بر باد
هر که چون پسته درین بزم لبش خندان است
نیست در قافله گریه ما پیش و پسی
صدف دیده ما پر گهر غلطان است
می رسد زود به خورشید چو شبنم صائب
دیده هر که درین سبز چمن حیران است
غزل شمارهٔ ۱۴۸۵: برق خاشاک گنه، روزه تابستان استغزل شمارهٔ ۱۴۸۷: (جسم زاری است که با آه به هم پیچیده است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زنگ آیینه من صحبت بیدردان است
نفس سوختگان مغز مرا ریحان است
هوش مصنوعی: آیینهای که زنگ زده، گفتگوی افرادی بیدرد را نشان میدهد و نفس کسانی که سوختهاند، برای من مانند بوی خوش ریحان است.
نعل پیران بود از قامت خم در آتش
این کمانی است که چون تیر، سبک جولان است
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف نشانههای دوران پیری و تجربه میپردازد. اشاره به این دارد که مانند نعل اسبهای پیر، که نرمی و خمیدگی خاصی دارند، آدمی در پیری نیز دچار تغییراتی میشود. همچنین کمان را به عنوان نمادی از قدرت و چابکی مطرح میکند که میتواند در دل آتش به خوبی عمل کند، و این نشاندهنده این است که حتی در شرایط سخت، میتوان به چابکی و کارآمدی ادامه داد.
آفتابی که بود ایمن از آسیب زوال
قرص نانی است که بر سفره درویشان است
هوش مصنوعی: خورشید که از آسیبهای زمان در امان است، همانند نانی است که بر سفره فقرا قرار دارد.
آسیایی که ز خود آب بیرون می آرد
زیر گردون سبکسیر همین دندان است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که موجودی که از خود آب تولید میکند، سبک و بیدغدغه زیر آسمان زندگی میکند و این همان کنشی است که به وسیله دندانش انجام میدهد. این تصویر نمادینی از سادگی و بیتکلفی زندگی است که با تلاش و کوشش در جمعآوری و تولید چیزی از خود، به آرامش و سبکی میرسد.
می دهد زود سر سبز ز غفلت بر باد
هر که چون پسته درین بزم لبش خندان است
هوش مصنوعی: هر کس که در این جشن در حال خوشحالی و لبخند زدن است، به خاطر غفلتش ممکن است به زودی همه چیز را از دست بدهد و به حالت سبز و سرزنده او لطمه زده شود.
نیست در قافله گریه ما پیش و پسی
صدف دیده ما پر گهر غلطان است
هوش مصنوعی: در قافله ما هیچکس پیش یا پس نمیزند و تنها در دل ما اشکهای پنهان وجود دارد، گویی مرواریدهای گرانبها در چشمانمان در حرکتاند.
می رسد زود به خورشید چو شبنم صائب
دیده هر که درین سبز چمن حیران است
هوش مصنوعی: هر کسی که در این چمن سبز گم شده و حیران است، به زودی به حقیقت و روشنایی مانند شبنم که به خورشید میرسد، خواهد رسید.
حاشیه ها
1397/05/28 08:07
محسن حیدرزاده جزی
در بیت 4 برون به جای بیرون درست است .

صائب