گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۴۵

هر که از درد طلب شکوه کند نامردست
عشق دردی است که درمان هزاران دردست
کثرت خلق به وحدت نرساند نقصان
که علم غوطه به لشکر زده است و فردست
مهر و مه نور دهد تا نظر ما بیناست
چرخ در گرد بود تا سر ما در گردست
کوچه گردان جنون موج سرایی دارند
عشرت روی زمین رزق بیابانگردست
جرم ابنای زمان را ز فلک می دانیم
هر چه شب دزد نماید گنه شبگردست
مس طلا می شود از نور عبادت صائب
روی شبخیز چو خورشید ازان رو زردست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که از درد طلب شکوه کند نامردست
عشق دردی است که درمان هزاران دردست
هوش مصنوعی: هر کسی که از درد عشق شکایت کند، انسان شایسته‌ای نیست؛ زیرا عشق دردی است که می‌تواند درمان‌کننده‌ی هزاران مشکل و درد دیگر باشد.
کثرت خلق به وحدت نرساند نقصان
که علم غوطه به لشکر زده است و فردست
هوش مصنوعی: افراد زیاد و جمعیت انبوه نمی‌تواند به وحدت و یکپارچگی برسد، زیرا دانش و آگاهی مانند یک لشکر است که در دل خود فردیت و تنهایی را حفظ کرده است.
مهر و مه نور دهد تا نظر ما بیناست
چرخ در گرد بود تا سر ما در گردست
هوش مصنوعی: خورشید و ماه نوری می‌افشانند تا چشمان ما بتوانند ببیند، اما آسمان در حال چرخش است و سر ما نیز در حرکت است.
کوچه گردان جنون موج سرایی دارند
عشرت روی زمین رزق بیابانگردست
هوش مصنوعی: کسانی که در کوچه‌ها و خیابان‌ها سرگردانند، نشانی از اشتیاق و شادی دارند. زندگی بر روی زمین همانند گل‌های زیباست و برای کسانی که به جست‌وجو می‌پردازند، سکونت در بیابان توام با نعمت و روزی خواهد بود.
جرم ابنای زمان را ز فلک می دانیم
هر چه شب دزد نماید گنه شبگردست
هوش مصنوعی: ما به تاثیرات آسمانی و شرایط زمانی در رفتار انسان‌ها آگاهیم؛ هرچیزی که در شب به وقوع می‌پیوندد، ن یاید فقط بر گردن آن شب گذاشته شود، بلکه باید به عوامل دیگر نیز توجه کرد.
مس طلا می شود از نور عبادت صائب
روی شبخیز چو خورشید ازان رو زردست
هوش مصنوعی: انسان‌هایی که به عبادت مشغولند، می‌توانند به درجه‌ای از نور و ارزش دست یابند که در قلب شب هم نورانی باشند. مانند خورشیدی که در آسمان، حتی از دور، رنگی زرد و درخشان دارد.