غزل شمارهٔ ۱۴۳۴
عشرت روی زمین در دل ویرانه ماست
خلوت سینه پر آه، پریخانه ماست
کشتی چرخ اگر باد مرادی دارد
ناله بیخودی و نعره مستانه ماست
هر چه جز جذبه عشق است درین دامن دشت
گر همه خضر بود، سبزه بیگانه ماست
در دل سوخته ما به حقارت منگر
که سویدای دل خاک، سیه خانه ماست
سیل وحشت کند از کلبه ما بی برگان
جای رحم است به جغدی که به ویرانه ماست
روز محشر چه کند با دل پر شکوه ما؟
که شب زلف تو کوتاه به افسانه ماست
نقش بال و پر ما، دام ره ما شده است
هر کجا ریخت پروبال، پریخانه ماست
حسن در هیچ زمان این همه شاداب نبود
گریه شادی این شمع ز پروانه ماست
کار چون در گره افتد ز خدا یاد کنیم
عقده مشکل ما سبحه صد دانه ماست
گرچه از سوختگانیم به ظاهر صائب
مزرع سبز فلک در گره دانه ماست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشرت روی زمین در دل ویرانه ماست
خلوت سینه پر آه، پریخانه ماست
هوش مصنوعی: زندگی خوش و شاد در دل خرابهای گنجانده شده است؛ سینه ما پر از درد و غم است، گویی خانهای پر از پری و ناامیدی داریم.
کشتی چرخ اگر باد مرادی دارد
ناله بیخودی و نعره مستانه ماست
هوش مصنوعی: اگر چرخ فلک (زندگی) در حرکت است و قصدی دارد، نالههای ما و بانگ شادمانهمان نشان از حالتی بیخود و سرشار از شوق است.
هر چه جز جذبه عشق است درین دامن دشت
گر همه خضر بود، سبزه بیگانه ماست
هوش مصنوعی: هر چیزی که جز عشق در این دشت وجود داشته باشد، حتی اگر رنگ سبزی به خود بگیرد، باز هم برای ما بیگانه و بیمحتواست.
در دل سوخته ما به حقارت منگر
که سویدای دل خاک، سیه خانه ماست
هوش مصنوعی: به دل سوخته ما توجه نکن که درون ما پر از درد و غم است و این جای تاریک به خاطر سیاهی قلب ماست.
سیل وحشت کند از کلبه ما بی برگان
جای رحم است به جغدی که به ویرانه ماست
هوش مصنوعی: ترس از طغیان و سیل در کلبه ما جایی برای رحم و دلسوزی ندارد؛ همانطور که جغدی که در ویرانه ماست، نشانی از بیرحمی و تباهی است.
روز محشر چه کند با دل پر شکوه ما؟
که شب زلف تو کوتاه به افسانه ماست
هوش مصنوعی: در روز قیامت، دل پرافتخار ما چه سرنوشتی خواهد داشت؟ چرا که شباهت زیبایی زلف تو به داستانی است که بر دل ما اثر گذاشته است.
نقش بال و پر ما، دام ره ما شده است
هر کجا ریخت پروبال، پریخانه ماست
هوش مصنوعی: بال و پر ما به نوعی دامی برای ما تبدیل شدهاند؛ به طوری که هر کجا که ما پرواز کنیم، آنجا خانهی ما خواهد بود.
حسن در هیچ زمان این همه شاداب نبود
گریه شادی این شمع ز پروانه ماست
هوش مصنوعی: هیچ زمانی حسن اینقدر شاداب نبوده است؛ شادی این شمع از گریه پروانهاش ناشی میشود.
کار چون در گره افتد ز خدا یاد کنیم
عقده مشکل ما سبحه صد دانه ماست
هوش مصنوعی: وقتی که در انجام کارها دچار مشکل میشویم، باید به یاد خدا بیفتیم. گرههایی که در کارمان به وجود میآید، مانند دانههای تسبیح ما هستند که به ما یادآوری میکنند نیاز به دعا و کمک داریم.
گرچه از سوختگانیم به ظاهر صائب
مزرع سبز فلک در گره دانه ماست
هوش مصنوعی: هرچند که به نظر میآید ما سوختهایم و در سختی قرار داریم، اما در واقع ما منبعی هستیم برای رویش و شکوفایی دنیا.