غزل شمارهٔ ۱۴۱۹
از خط سبز نشد یک سر مو حسن تو کم
در ته زنگ ز شمشیر تو جوهر پیداست
نبض سیلاب بهارست رگ ابر بهار
عالم آشوبی ازان زلف معنبر پیداست
برق را ابر نسازد ز نظرها پنهان
شوخی حسن بتان از ته چادر پیداست
پیچش مو دهد از آتش سوزنده خبر
سوز مکتوب من از بال کبوتر پیداست
به نمکزار توان پی ز نمکدان بردن
شوری بخت من از دیده اختر پیداست
چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز
که ز هر حلقه او عالم دیگر پیداست
از گرانسنگی در دست سبک مغزی من
شورش بحر ز بی تابی لنگر پیداست
این نه خط است که از عارض دلبر پیداست
پیچ و تاب من ازان عارض انور پیداست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از خط سبز نشد یک سر مو حسن تو کم
در ته زنگ ز شمشیر تو جوهر پیداست
هوش مصنوعی: از خط سبز، حتی یک تار مو از زیبایی تو کم نشده و در انتهای زنگ، جوهر شمشیر تو نمایان است.
نبض سیلاب بهارست رگ ابر بهار
عالم آشوبی ازان زلف معنبر پیداست
هوش مصنوعی: نبض سیلاب بهار نشاندهندهی حیات و سرزندگی است، در حالی که رگ ابر بهار هم به بارش و زنده شدن طبیعت اشاره دارد. این دنیای پرجنبوجوش و پرهیجان، از زیبایی و گیرایی زلفهای مجسم شدهای نشأت میگیرد.
برق را ابر نسازد ز نظرها پنهان
شوخی حسن بتان از ته چادر پیداست
هوش مصنوعی: برق به خاطر ابرها از دید پنهان نمیشود، همانطور که زیبایی و شوخیهای دلپذیر معشوقهها از زیر چادرشان قابل مشاهده است.
پیچش مو دهد از آتش سوزنده خبر
سوز مکتوب من از بال کبوتر پیداست
هوش مصنوعی: پیچش مو به من خبر میدهد که آتش سوزنده در من وجود دارد و سوزش دل نوشتهام از بال کبوتر که به پرواز در آمده، نمایان است.
به نمکزار توان پی ز نمکدان بردن
شوری بخت من از دیده اختر پیداست
هوش مصنوعی: در جایی که نمک وجود دارد، نمیتوان نمکدان را به راحتی برداشت. از وضعیت من مشخص است که بخت و اقبال من تیره و تلخ است.
چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز
که ز هر حلقه او عالم دیگر پیداست
هوش مصنوعی: نگاه بد از آن زنجیر طولانی مو که از هر حلقهاش جهانی تازه نمایان است، دور باد.
از گرانسنگی در دست سبک مغزی من
شورش بحر ز بی تابی لنگر پیداست
هوش مصنوعی: از ارزشمند بودن چیزی در دست من، احساس ناآرامی و بیتابی مانند طوفانی در دریا که نشانهی بیقراری لنگر است، بروز میکند.
این نه خط است که از عارض دلبر پیداست
پیچ و تاب من ازان عارض انور پیداست
هوش مصنوعی: این تنها نشانهای نیست که از زیبایی معشوق مشخص میشود، بلکه نوسان و تغییرات احساسی من نیز ناشی از آن زیبایی خیرهکننده است.