غزل شمارهٔ ۱۲۸۱
آرزو بسیار و آهم در دل درویش نیست
دشت پر نخجیر و یک ناوک مرا در کیش نیست
خانه اهل تعلق شاهراه حادثه است
دزد هرگز در کمین کلبه درویش نیست
سایه از ویرانه ما می کند پهلو تهی
خانه ما از هجوم جغد پر تشویش نیست
تیر روی ترکش محشر بود مژگان او
فتنه را دلدوزتر زین ناوکی در کیش نیست
ای سکندر تا به کی حسرت خوری بر حال خضر؟
عمر جاویدان او یک آب خوردن بیش نیست!
مبحث عشق است ای زاهد خموشی پیشه کن
عرض علم موشکافیها به عرض ریش نیست!
تا ازان تنگ شکر صائب جدا افتاده ام
سایه مژگان به چشم کمتر از صد نیش نیست
غزل شمارهٔ ۱۲۸۰: هیچ باری از سبو بر دوش اهل هوش نیستغزل شمارهٔ ۱۲۸۲: حاصل دنیای فانی جز غم و تشویش نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آرزو بسیار و آهم در دل درویش نیست
دشت پر نخجیر و یک ناوک مرا در کیش نیست
هوش مصنوعی: در دل درویش، آرزوهای فراوانی وجود دارد، اما در دشت وسیع زندگی او، تنها یک تیر کوچک راهی برای رسیدن به خواستهها و آرزوها ندارد.
خانه اهل تعلق شاهراه حادثه است
دزد هرگز در کمین کلبه درویش نیست
هوش مصنوعی: خانه کسانی که به دنیا و دلبستگیهای آن وابستهاند، محل بروز اتفاقات و حوادث است. در حالی که، دزد هرگز به دنبال سرقت از خانهی یک درویش (فردی زاهد و بیکامه) نمیباشد.
سایه از ویرانه ما می کند پهلو تهی
خانه ما از هجوم جغد پر تشویش نیست
هوش مصنوعی: سایه از خرابیهای ما کنار میکشد و خانهمان از حملهی جغدهای ناآرام در امان است.
تیر روی ترکش محشر بود مژگان او
فتنه را دلدوزتر زین ناوکی در کیش نیست
هوش مصنوعی: چشمان او به قدری جذاب و فریبندهاند که مانند تیرهای تند و برندهای در روز قیامت، فتنه و آشوب را بیشتر میکنند. این زیبایی او از هیچ چیز دیگری در مسیر عشق و ایمان قویتر نیست.
ای سکندر تا به کی حسرت خوری بر حال خضر؟
عمر جاویدان او یک آب خوردن بیش نیست!
هوش مصنوعی: ای سکندر، تا کی باید بر حال خضر غصه بخوری؟ عمر جاودان او در واقع فقط به اندازه یک جرعه آب است!
مبحث عشق است ای زاهد خموشی پیشه کن
عرض علم موشکافیها به عرض ریش نیست!
هوش مصنوعی: موضوع عشق است، ای زاهد، سکوت اختیار کن. توضیحات و تجزیه و تحلیلهای علمی هیچ ارزشی در برابر مشکلات و رازهای عشق ندارند.
تا ازان تنگ شکر صائب جدا افتاده ام
سایه مژگان به چشم کمتر از صد نیش نیست
هوش مصنوعی: من از آن تنگ شکر (به معنای شیرینی یا زیبایی) جدا شدهام و حالا که از آن دورم، سایه مژگان دلبر چنان بر چشمم سنگینی میکند که کمتر از صد نیش (زهر) نیست.

صائب