گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۸۰

هیچ باری از سبو بر دوش اهل هوش نیست
هر که از دل بار بردار گران بر دوش نیست
زاهدان قالب تهی از جلوه او می کنند
در زمان قامتش محراب بی آغوش نیست
چشم نرگس گوشه بیماریی دارد، ولی
خوش نگاه و دلفریب و شوخ و بازیگوش نیست
بی نصیبان در کنار وصل هجران می کشند
موج را از بحر جز خاشاک در آغوش نیست
آفت زهد ریایی بیشتر نیست ز فسق
می توان کردن حذر از چاه تا خس پوش نیست
آرزومندی و بیتابی، هم آغوش همند
باده های خام را آسودگی از جوش نیست
در نگیرد صحبت آیینه و زنگی به هم
پیش دلهای سیه اظهار عقل از هوش نیست
چرخ از خجلت زمین را پرده پوشی می کند
ورنه این خوان تهی را حاجت سرپوش نیست
در بهاران بلبلان را تا چه خون در دل کند
سینه گرمی که در فصل خزان بی جوش نیست
از برای خودنمایی ناقصان جان می دهند
طفل را آرامگاهی چون کنار و دوش نیست
چشم و ابرو موشکافان را نمی آرد به دام
رهزن اهل نظر جز خط بازیگوش نیست
از تواضع می کند با سرو همدوشی قدش
ورنه سرو بوستان با قامتش همدوش نیست
کی شنیدن می تواند رتبه دیدن گرفت؟
چشم اگر بینا بود حاجت به فال گوش نیست
نیست صائب در حریم گلستان از فیض عشق
چهره ای کز ناله گرم تو شبنم پوش نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هیچ باری از سبو بر دوش اهل هوش نیست
هر که از دل بار بردار گران بر دوش نیست
هوش مصنوعی: هیچ کس از اهل فکر و اندیشه، بار سنگینی را بر دوش خود حمل نمی‌کند. هر کسی که از دل خود بار سنگینی را برمی‌دارد، در واقع بارش را بر دوش ندارد.
زاهدان قالب تهی از جلوه او می کنند
در زمان قامتش محراب بی آغوش نیست
هوش مصنوعی: زاهدان (ساده‌اندیشان) بی‌خبری از حقیقت الهی دارند و تنها به ظواهر مادی می‌پردازند. در زمانی که او (خدا) در میان است، هرگز جایی برای پذیرش و آغوشش وجود ندارد. به عبارت دیگر، آنها به جای درک عمق وجود او، تنها به ظواهر می‌نگرند.
چشم نرگس گوشه بیماریی دارد، ولی
خوش نگاه و دلفریب و شوخ و بازیگوش نیست
هوش مصنوعی: چشم نرگس علائمی از بیماری دارد، اما با این حال، زیبا، جذاب و بازیگوش نیست.
بی نصیبان در کنار وصل هجران می کشند
موج را از بحر جز خاشاک در آغوش نیست
هوش مصنوعی: بی‌نصیب‌ها در کنار پیوند دوام عشق، درد جدایی را تحمل می‌کنند، مانند موجی که در دریا جز کاه و خاشاک چیزی در آغوش ندارد.
آفت زهد ریایی بیشتر نیست ز فسق
می توان کردن حذر از چاه تا خس پوش نیست
هوش مصنوعی: ریا در زهد به مراتب بدتر از فسق و گناه است، زیرا می‌توان از چاه پر خطر دوری کرد، ولی وقتی که بر روی آن پوشش خس قرار دارد، خطر آن بیشتر پنهان می‌شود.
آرزومندی و بیتابی، هم آغوش همند
باده های خام را آسودگی از جوش نیست
هوش مصنوعی: آرزو و بی‌تابی همیشه با هم همراه هستند و نوشیدنی‌های بی‌کیفیت هرگز آرامش نمی‌یابند.
در نگیرد صحبت آیینه و زنگی به هم
پیش دلهای سیه اظهار عقل از هوش نیست
هوش مصنوعی: صحبت از آیینه و زنگی نمی‌تواند به دل‌های تاریک راه پیدا کند، زیرا عقل از هوش و تفکر در چنین شرایطی غافل است.
چرخ از خجلت زمین را پرده پوشی می کند
ورنه این خوان تهی را حاجت سرپوش نیست
هوش مصنوعی: چرخ فلک از شرم زمین را می‌پوشاند، وگرنه این سفره خالی نیازی به پوشش ندارد.
در بهاران بلبلان را تا چه خون در دل کند
سینه گرمی که در فصل خزان بی جوش نیست
هوش مصنوعی: در فصل بهار، بلبلان چقدر در دل خود غم دارند، اما مقداری گرما و شوق در سینه احساس می‌کنند، در حالی که در فصل پاییز، هیچ جوش و هیجانی وجود ندارد.
از برای خودنمایی ناقصان جان می دهند
طفل را آرامگاهی چون کنار و دوش نیست
هوش مصنوعی: افرادی که ناتوان و ناقص هستند، برای نمایش خود، جان می‌دهند و نوزادان را به خاک می‌سپارند، چرا که هیچ‌گاه در کنارشان آرامش و امنیتی وجود ندارد.
چشم و ابرو موشکافان را نمی آرد به دام
رهزن اهل نظر جز خط بازیگوش نیست
هوش مصنوعی: افراد دقیق و موشکاف هرگز در دام فریبکاران نمی‌افتند؛ تنها چیزی که آن‌ها را به اشتباه می‌اندازد، رفتارهای شیطنت‌آمیز است.
از تواضع می کند با سرو همدوشی قدش
ورنه سرو بوستان با قامتش همدوش نیست
هوش مصنوعی: برای نشان دادن تواضع، در کنار سرو می‌ایستد و خود را هم‌قد آن می‌داند، در حالی که واقعاً قامت او با سرو برابر نیست و سرو به تنهایی گیاهان باغ را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
کی شنیدن می تواند رتبه دیدن گرفت؟
چشم اگر بینا بود حاجت به فال گوش نیست
هوش مصنوعی: کی می‌تواند صدای شنیدن را با مقام دیدن مقایسه کند؟ اگر چشم‌ها بینا باشند، نیازی به پیش‌بینی و شانس نیست.
نیست صائب در حریم گلستان از فیض عشق
چهره ای کز ناله گرم تو شبنم پوش نیست
هوش مصنوعی: در باغ گل عشق، هیچ چهره‌ای به زیبایی چهره‌ای که از ناله و گریه‌های تو نشأت می‌گیرد، وجود ندارد و این زیبایی با وجود عشق تو نمی‌تواند پوشیده بماند.

حاشیه ها

1397/04/18 19:07
محسن حیدرزاده جزی

در بیت پنجم باید واژۀ باشد ، پس از بیشتر افزوده شود .

1397/04/18 19:07
محسن حیدرزاده جزی

آفت زهد ریایی بیشتر باشد ز فسق
می توان کردن حذر از چاه تا خس پوش نیست