غزل شمارهٔ ۱۲۳۹
شوق چون ریگ روان منزل نمی داند که چیست
موج این دریا لب ساحل نمی داند که چیست
در فضای دشت با صرصر سراسر می رود
شمع بی پروای ما محفل نمی داند که چیست
جسم ما را در خاک در آغوش نتواند گرفت
گردباد آسایش منزل نمی داند که چیست
گوهر آسان چون به دست افتد ندارد اعتبار
قیمت داغ جنون را دل نمی داند که چیست
هر کجا ویرانه ای را یافت، منزل می کند
شوق ما را سیل پا در گل نمی داند که چیست
صائب از خاک شهیدان شمع روشن می شود
سرد گردیدن چراغ دل نمی داند که چیست
غزل شمارهٔ ۱۲۳۸: جان عاشق قدر داغ و درد میداند که چیستغزل شمارهٔ ۱۲۴۰: حسن بی پروا ز شور عندلیبان فارغ است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شوق چون ریگ روان منزل نمی داند که چیست
موج این دریا لب ساحل نمی داند که چیست
هوش مصنوعی: اشتیاق مانند ریگهای متحرك، مسیر مشخصی ندارد و نمیداند که چه چیزی این امواج دریا را به وجود آورده است، همانطور که خود ساحل نیز از ماهیت این امواج بیخبر است.
در فضای دشت با صرصر سراسر می رود
شمع بی پروای ما محفل نمی داند که چیست
هوش مصنوعی: در فضای دشت، در هوای سرد و خنک، شمع بیپروا و بیاعتنا به محیط اطراف خود به روشنایی ادامه میدهد و نمیداند که این وضع برای چه چیزی است یا در کدام جمع قرار دارد.
جسم ما را در خاک در آغوش نتواند گرفت
گردباد آسایش منزل نمی داند که چیست
هوش مصنوعی: بدن ما را نمیتوان در دل خاک به آرامش در آغوش کشید، زیرا طوفان زندگی نمیداند آرامش خانه چیست.
گوهر آسان چون به دست افتد ندارد اعتبار
قیمت داغ جنون را دل نمی داند که چیست
هوش مصنوعی: اگر سنگی قیمتی به سادگی به دست بیاید، ارزش خاصی نخواهد داشت. دل انسان نمیتواند درک کند که عشق و جنون چه معنایی دارند.
هر کجا ویرانه ای را یافت، منزل می کند
شوق ما را سیل پا در گل نمی داند که چیست
هوش مصنوعی: هر کجا که ویرانی ببینیم، شوق و حسرت ما به آنجا میکشد. سیل، پاهایش را در گل میزند و نمیداند که چه چیزی است.
صائب از خاک شهیدان شمع روشن می شود
سرد گردیدن چراغ دل نمی داند که چیست
هوش مصنوعی: از خاک شهیدان نوری میدرخشد و شمعی روشن میشود، اما چراغ دل نمیداند که سرد شدن یعنی چه.
حاشیه ها
1395/02/28 06:04
میترا
با سلام در بیت سوم : جسم ما را خاک در آغوش نتواند گرفت صحیح می باشد . با تشکر

صائب