غزل شمارهٔ ۱۱۷۸
این که روزی بی تردد می رسد افسانه است
پنجه کوشش کلید رزق را دندانه است
با هزاران عقده مشکل درین بستان چو سرو
دست را بر هم نهادن سخت بی دردانه است
هیچ کس در پایه خود نیست کمتر از کسی
گنج دارد زیر پر تا جغد در ویرانه است
غفلت ارباب دولت را سبب در کار نیست
در بهاران خوابها مستغنی از افسانه است
گفتگو با جاهلان بی ادب از عقل نیست
هر که می گردد طرف با کودکان، دیوانه است
زود گردون کامجویان را ز سر وا می کند
چون فضول افتاد مهمان، بار صاحبخانه است
روی شرم آلود از خود آب برمی آورد
باده گلرنگ اینجا شبنم بیگانه است
دیده حق بین نگردد روزی هر خودپرست
ورنه خرمن های عالم جمله از یک دانه است
حاصلش از رزق غیر از گردش بیهوده نیست
آسیا هر چند مستغرق در آب و دانه است
مطلب از سیر گلستان تنگدل گردیدن است
ورنه باغ دلگشای ما درون خانه است
در گلستانی که میراب است چشم بلبلان
باغبان بیکارتر از سبزه بیگانه است
کار ما از پنجه تدبیر می گردد گره
گرچه امید گشایش زلف را از شانه است
صائب از می بیغمان شادی توقع می کنند
دردمندان را نظر بر گریه مستانه است
غزل شمارهٔ ۱۱۷۷: بحث با جاهل ، نه کارِ مردمِ فرزانه استغزل شمارهٔ ۱۱۷۹: بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این که روزی بی تردد می رسد افسانه است
پنجه کوشش کلید رزق را دندانه است
هوش مصنوعی: داستانی که میگوید روزی بدون زحمت به دست میآید، حقیقت ندارد. باید تلاش و کوشش کرد تا دربهای روزی و موفقیت گشوده شود.
با هزاران عقده مشکل درین بستان چو سرو
دست را بر هم نهادن سخت بی دردانه است
هوش مصنوعی: در این باغ با هزاران مشکل و افسوس، مانند سرو بی درد و بدون غم، نمیتوان به سادگی دست به کار شد.
هیچ کس در پایه خود نیست کمتر از کسی
گنج دارد زیر پر تا جغد در ویرانه است
هوش مصنوعی: هیچکس از نظر ارزش و مقام برای افرادی که ثروت دارند، پایینتر نیست. این موضوع زمانی بیشتر مشهود است که موجودات بیفایده مثل جغد در خرابهها زندگی میکنند.
غفلت ارباب دولت را سبب در کار نیست
در بهاران خوابها مستغنی از افسانه است
هوش مصنوعی: غفلت کسانی که در قدرت و مقام هستند، باعث نمیشود که کارها به درستی پیش نرود. در فصل بهار، خوابها بدون نیاز به داستانها و افسانهها، به خودی خود ارزشمند و جذاب هستند.
گفتگو با جاهلان بی ادب از عقل نیست
هر که می گردد طرف با کودکان، دیوانه است
هوش مصنوعی: صحبت کردن با نادانان بی فرهنگ نشانهی عقل نیست. هر کسی که بخواهد با کودکان سر و کار داشته باشد، عقلش را از دست داده است.
زود گردون کامجویان را ز سر وا می کند
چون فضول افتاد مهمان، بار صاحبخانه است
هوش مصنوعی: زمانی که گردونهی روزگار به کام کسانی که در جستجوی خوشبختی هستند، بر میگردد و آنها را از سرشان دور میکند، این تنها به خاطر آن است که وقتی افراد بیفایده وارد میشوند، بار مسئولیت بر دوش صاحبخانه سنگینی میکند.
روی شرم آلود از خود آب برمی آورد
باده گلرنگ اینجا شبنم بیگانه است
هوش مصنوعی: در اینجا، به نوعی شرم و خجالت اشاره شده که مانند آبی روی چهره خود را نشان میدهد. نوشیدنی زیبا و رنگارنگی در این فضا به وجود آمده، اما این شبنم که به نظر غریب و بیگانه میرسد، حالتی متفاوت دارد.
دیده حق بین نگردد روزی هر خودپرست
ورنه خرمن های عالم جمله از یک دانه است
هوش مصنوعی: چشمی که با انصاف و حقیقت بیناست، هرگز در یک روز به خودپرستی نمیپردازد. چرا که تمامی نعمتها و دستاوردهای جهان در اصل از یک منبع واحد نشأت میگیرد.
حاصلش از رزق غیر از گردش بیهوده نیست
آسیا هر چند مستغرق در آب و دانه است
هوش مصنوعی: نتیجهاش از روزی به جز فعالیتهای بیفایده نیست، حتی اگر آسیابی در آب و دانه غرق شده باشد.
مطلب از سیر گلستان تنگدل گردیدن است
ورنه باغ دلگشای ما درون خانه است
هوش مصنوعی: موضوع این است که اگرچه ممکن است در دل انسانها تنگنا و سختی وجود داشته باشد، اما در واقع شادی و زیبایی میتواند درون خانه و در دل هر کسی وجود داشته باشد.
در گلستانی که میراب است چشم بلبلان
باغبان بیکارتر از سبزه بیگانه است
هوش مصنوعی: در این باغی که مراقب و نگهدار آن به نام میراب وجود دارد، بلبلان به هیچ وجه کاری از پیش نمیبرند و درواقع، باغبان نسبت به گیاهان بیگانه حتی کمکارتر است. به این معنا که وجود نگهبان در اینجا هیچ تأثیری در بهبود اوضاع ندارد و نتیجهای هم نمیگیرد.
کار ما از پنجه تدبیر می گردد گره
گرچه امید گشایش زلف را از شانه است
هوش مصنوعی: ما با تلاش و تدبیر خود میتوانیم به نتیجه برسیم، هرچند که ممکن است امید به گشایش مشکلات، به راحتی میسر نباشد.
صائب از می بیغمان شادی توقع می کنند
دردمندان را نظر بر گریه مستانه است
هوش مصنوعی: صائب میگوید: کسانی که دچار درد و رنج هستند، در حالی که انتظار شادی و سرور دارند، به تماشای اشکهای خوشحالی و شادی دیگران میشوند.
حاشیه ها
1402/02/27 14:04
سیده ساجده میردوستی
زود گردون کامجویان را ز سر وا می کند
چون فضول افتاد مهمان، بار صاحبخانه است
در این بیت زود صحیح نیست، بلکه زور گردون مدنظر شاعر بوده است
1402/02/27 15:04
سیده ساجده میردوستی
در گلستانی که میراب است چشم بلبلان
باغبان بیکارتر از سبزه بیگانه است
درست مصرع احتمالا در گلستانی که سیراب است چشم بلبلان باشد

صائب