گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۵۹

هر غباری گرده چابک سواری بوده است
هر سر خاری خدنگ جان شکاری بوده است
لاله کز خون جگر امروز ساغر می زند
بر سریر کامرانی تاجداری بوده است
تا شدم حیران، ندیدم بی قراری را به خواب
وادی حیرت عجب دارالقراری بوده است
سایه از سیل گرانسنگ حوادث ایمن است
خاکساری سخت مستحکم حصاری بوده است
غنچه این باغ دلگیری نمی داند که چیست
خارخار دل عجب باغ و بهاری بوده است
عمر جاویدان کند نارسای موج اوست
وسعت مشرب چه بحر بی کناری بوده است
گرد ما محنت ایام نتوانست یافت
بی وجودی طرفه ملک بی کنار بوده است
در زمان عشق ما کفرست، ورنه پیش ازین
گاه گاهی رخصت بوس و کناری بوده است
تا نبردم سر به جیب خود، ندیدم عیب خویش
سینه روشن عجب آیینه داری بوده است
برنمی دارد نظر از لعل میگون بتان
صائب ما طرفه رند میگساری بوده است!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر غباری گرده چابک سواری بوده است
هر سر خاری خدنگ جان شکاری بوده است
هوش مصنوعی: هر غباری که بر روی یک سوارکار چابک نشسته، نشان‌دهنده‌ی تلاش و زحمت اوست و هر چوب یا خار که به نظر می‌رسد بی‌ارزش است، ممکن است به عنوان ابزاری برای شکار زندگی یا دستیابی به هدف‌هایی مهم به کار رود.
لاله کز خون جگر امروز ساغر می زند
بر سریر کامرانی تاجداری بوده است
هوش مصنوعی: گل لاله‌ای که امروز از خون دل می‌نوشد، بر تخت شادی و موفقیت تاجی دارد که نشان از بزرگی و خوشبختی‌اش است.
تا شدم حیران، ندیدم بی قراری را به خواب
وادی حیرت عجب دارالقراری بوده است
هوش مصنوعی: وقتی که در حالت حیرت و سردرگمی بودم، هیچ نشانه‌ای از بی‌تابی را در خواب نمی‌دیدم. به نظر می‌رسد که آن وادی حیرت، مکانی عجیب و شگفت‌انگیز برای آرامش بوده است.
سایه از سیل گرانسنگ حوادث ایمن است
خاکساری سخت مستحکم حصاری بوده است
هوش مصنوعی: سایه در برابر سیل‌های عظیم حوادث، محفوظ و ایمن است و باعث می‌شود که خاکساری به عنوان یک حفاظ محکم و استوار عمل کند.
غنچه این باغ دلگیری نمی داند که چیست
خارخار دل عجب باغ و بهاری بوده است
هوش مصنوعی: غنچه‌ای که در این باغ است، نمی‌داند دلش چه حالی دارد و نمی‌فهمد که این دل پر از خارها و تلخی‌هاست. جالب است که این باغ و بهار، زمانی زیبا و شاداب بوده‌اند.
عمر جاویدان کند نارسای موج اوست
وسعت مشرب چه بحر بی کناری بوده است
هوش مصنوعی: عمر جاویدان به دلیل نقص و کمبودهای موجود در موج اوست و وسعت مشرب او نشان‌دهنده این است که همچون دریای بی‌کران و بدون انتها بوده است.
گرد ما محنت ایام نتوانست یافت
بی وجودی طرفه ملک بی کنار بوده است
هوش مصنوعی: در طول زمان، دردها و مشکلات نتوانستند ما را پیدا کنند، زیرا وجود ما مانند ملک بی‌کران و بی‌مرز است.
در زمان عشق ما کفرست، ورنه پیش ازین
گاه گاهی رخصت بوس و کناری بوده است
هوش مصنوعی: در زمان عشق ما، انجام کارهایی مانند بوسیدن و نزدیکی به یکدیگر گناه به حساب می‌آید، در حالی که قبل از این زمان، گاهی اوقات این رفتارها مجاز و قابل قبول بودند.
تا نبردم سر به جیب خود، ندیدم عیب خویش
سینه روشن عجب آیینه داری بوده است
هوش مصنوعی: تا زمانی که به خودم نپرداختم و درونم را نکاویدم، عیب‌هایم را ندیدم. این حیرت از روشنایی سینه‌ام نشان می‌دهد که آینه‌ای درونم وجود دارد که من را به خوبی می‌بیند.
برنمی دارد نظر از لعل میگون بتان
صائب ما طرفه رند میگساری بوده است!
هوش مصنوعی: نگاه نمی‌گردانند از زیبایی‌های صورت و لب‌های خوش‌رنگ بت‌ها. می‌توان گفت که من نیز فردی رند و می‌نوش هستم.